داستان های کتاب مدار بسته، درباره وضعیت اسفناک کارگران مکزیکی مهاجر به آمریکا است و فشارهای روحی و اقتصادی تحمیل شده بر این خانواده ها را نشان می دهد. رئالیسمی که نویسنده در این کتاب از آن بهره برده، ساده، بی پرده و شفاف است. شخصیت های داستان ها، مردمی زحمت کش هستند که روزهای زندگی شان را در آوارگی سپری می کنند. کتاب «مدار بسته» برای اولین بار در سال 1997 زمانی که نویسنده اش 54 سال داشت، چاپ شد. تاثیری که دوران کودکی و نوجوانی اش بر روح و روانش داشت، و با عاطفی تحمیل شده بر شخصیتش، او را بر آن داشت که اتفاقات زندگی اش را روی کاغذ بیاورد و از چیزهایی بگوید که نتوانسته بود فراموششان کند. فرانسیسکو خیمنس متولد سال 1943 در سان پدرو واقع در تلاکپاکه مکزیک متولد شد. او دومین فرزند یک خانواده 11 نفری است و در حال حاضر استاد بخش ادبیات و زبان های زنده در دانشگاه سانتاکلارا است. کتاب «مدار بسته» اولین اثری است که از این نویسنده به فارسی بازگردانی می شود. داستان های این کتاب، برش هایی از زندگی خیمنس هستند و نویسنده در این داستان ها، راز زندگی خود و خانواده اش را با خوانندگان در میان گذاشته است. اسامی داستان های این کتاب به ترتیب عبارت است از: عبور از زیر سیم خاردار، تنهایی، پشت و رو، معجزه در تنت سیتی، فرشته طلایی، هدیه کریسمس، مرگ و بخشش، کیسه پنبه، مدار بسته، یاد گرفتن بازی، داشتن و حفظ کردن، سفر و باز هم سفر.