کتاب «در ستایش سایهها» نوشته جونیچیرو تانیزاکی، نویسنده برجسته ژاپنی، یک جستار عمیق و متفاوت درباره زیباییشناسی در فرهنگ ژاپن است که به جای ستایش نور و روشنایی، به نیمسایهها، تاریکی و ابهام میپردازد. تانیزاکی در این کتاب نشان میدهد که زیبایی حقیقی در جایی میان نور و تاریکی شکل میگیرد؛ جایی که اشیاء با نور ملایم و سایههای نرم جان میگیرند و فضا فرصت سکوت و آرامش پیدا میکند. این کتاب برای علاقهمندان به فرهنگ و هنر شرق، معماری، طراحی داخلی، فلسفه زیباییشناسی و کسانی که به دنبال نگاهی متفاوت و عمیق به مفهوم زیبایی هستند، بسیار ارزشمند است. همچنین به عنوان متنی کلاسیک در مطالعات زیباییشناسی ژاپنی شناخته میشود که با زبانی ساده و خلاقانه مفاهیم پیچیده را بیان میکند.
این اثر به بررسی جنبههای مختلف زیباییشناسی سنتی ژاپن میپردازد؛ از معماری خانههای سنتی، طراحی داخلی، ظروف، نور عبوری از شوجیهای کاغذی، تا تئاتر، لباس، غذا و حتی سرویسهای بهداشتی. تانیزاکی با نگاهی شاعرانه و داستانگونه، به نقد فرهنگ مصرفی و سرعت زندگی مدرن میپردازد و یادآوری میکند که نور شدید و شفافیت بیش از حد، باعث بیروح شدن فضا و اشیاء میشود، در حالی که سایهها و تاریکی به آنها عمق و حس زندگی میبخشند. کتاب «در ستایش سایهها» دعوتی است به بازنگری در مفهوم زیبایی، به ویژه در دنیای امروز که همه چیز باید روشن، شفاف و قابل دیدن باشد. این اثر به خواننده یادآوری میکند که گاهی ندیدن و نشنیدن، خود دریچهای به درک عمیقتر و انسانیتر است و زیبایی در ظرافتهای نیمسایهها و سکوت نهفته است. کتاب «در ستایش سایهها» بیش از یک مقاله فلسفی خشک، یک جستار خلاقانه و شاعرانه درباره زیباییشناسی سنتی ژاپن است که در سالهای 1933 و 1934 نوشته شده و در دورهای منتشر شد که فرهنگ ژاپن پس از اصلاحات سریع عصر میجی به شدت دگرگون شده بود. تانیزاکی در این کتاب به ستایش زیباییهای پنهان در سایهها، تاریکیها و نیمروشناییها میپردازد و معتقد است که زیبایی واقعی در نور شدید و روشنایی کامل نیست بلکه در ظرافت و عمق سایهها و نوری ملایم و حزنانگیز نهفته است. او با نگاهی بسیار دقیق و موشکافانه، جزئیاتی از زندگی روزمره ژاپنیها را بررسی میکند؛ از معماری خانههای سنتی، نوع نورپردازی داخل خانه، جنس کاغذهای شوجی (دربهای کاغذی)، ظروف سفالی، تئاتر نو، لباسها، غذا و حتی سرویسهای بهداشتی. تانیزاکی نشان میدهد که چگونه این عناصر با استفاده از سایهها و نور ملایم، فضایی آرام، دلنشین و پر از حس زندگی ایجاد میکنند که با فرهنگ غربی که نور شدید و شفافیت را میپسندد، تفاوت اساسی دارد. کتاب همچنین نقدی است بر مدرنیته و تغییرات فرهنگی که باعث شدهاند زیباییهای سنتی و ظریف ژاپنی به فراموشی سپرده شوند. تانیزاکی با لحنی حسرتآمیز از این میگوید که اگر تکنولوژی و اختراعات غربی در شرق شکل میگرفتند، شاید با روح و زیبایی فرهنگ شرقی سازگارتر بودند. او به اهمیت حفظ و بازنگری در سنتها و تاریخ تأکید میکند و معتقد است که زیبایی در نشانههای گذشته و سایههای تاریخ زنده میماند. از نکات جالب کتاب، توجه به سکوت، وقفهها و آواهای نرم در فرهنگ ژاپنی است که در مقابل صدای بلند و پیوسته غربیها قرار میگیرد. تانیزاکی میگوید هنر و زیبایی در فضای تاریک و سایهدار، در سکوت و در نوری که به آرامی در آغوش گرفته میشود، معنا پیدا میکند. این کتاب به خوانندگان نگاهی تازه و عمیق به مفهوم زیبایی میدهد و دعوت میکند تا از تعریفهای رایج و کلیشهای فاصله بگیرند و به زیباییهایی که در سایهها و ظرافتهای پنهان نهفتهاند، توجه کنند.
کسانی که به زیباییشناسی و فلسفه هنر علاقهمندند و میخواهند نگاهی متفاوت و عمیق به مفهوم زیبایی داشته باشند، به ویژه زیباییهایی که در سایهها، تاریکی و نور ملایم نهفته است. علاقهمندان به فرهنگ و هنر ژاپن که دوست دارند با جنبههای سنتی زندگی ژاپنی مانند معماری، طراحی داخلی، ظروف، تئاتر نو و حتی غذا و سرویسهای بهداشتی آشنا شوند. افرادی که به معماری، طراحی داخلی و فضای زیستی اهمیت میدهند و میخواهند بدانند چگونه نور و سایه در خلق فضاهای آرام و شاعرانه نقش دارند. خوانندگانی که به دنبال مطالعات فرهنگی، نقد مدرنیته و حفظ سنتها هستند و میخواهند تأثیر تغییرات فرهنگی و سرعت زندگی مدرن بر زیباییهای سنتی را درک کنند. کسانی که از متنی خلاقانه و داستانگونه درباره زیباییشناسی لذت میبرند و به دنبال نثری شاعرانه و ملموس هستند که مفاهیم عمیق را به زبان ساده بیان میکند. همچنین این کتاب برای افرادی که دنبال آرامش ذهنی و تأمل در دنیای پرنور و پرسرعت امروز میگردند، بسیار مناسب است؛ چون دعوت میکند به سکوت، نیمسایه و ظرافتهای پنهان توجه کنند. به طور خلاصه، «در ستایش سایهها» برای هر کسی که میخواهد فراتر از تعریفهای معمول زیبایی برود و به دنیای ظریف و شاعرانه سایهها و تاریکیها وارد شود، گزینهای بسیار ارزشمند است.
خوب میدانم که این فکرها چیزی بیش از خیالبافیهای پوچ یک رماننویسنیستند،و ما دیگر نمیتوانیم از جایی که امروزایستادهایم برگردیم و از نو شروع کنیم. به همین دلیل، آنچه در اینجا گفتهام فقط در حکم تمنایمحال است و عاقبت حاصلی جز غُر زدن ندارد. با این حال، حق ماست که بدانیم در قبال تقلید از فرنگیهاچه عواقبی را باید متحمل شویم. در یک کلام: غرب با پیمودن راهی منطقیبه جایگاه کنونیاش رسیدهاست. حال آنکه ما، در مواجهه با تمدنی برتر، ناچار شدیم آنرا بپذیریم و در مسیری حرکت کنیم که با آنچه در طی چند هزار سال پیموده بودیم بهکلی متفاوت بود، و این برای ما عوارض و مشکلات مختلفیدر پی داشته است. البته چهبسا اگر ما را همانطور به حال خودمان گذاشته بودند، امروز هم، از لحاظ فنی، چندان پیشرفتهتر از پانصد سال پیش نبودیم؛در واقع هم زندگی در روستاهای چین و هند هنوز فرق چندانیبا زمان کنفسیوس و بودا ندارد. اما در آن صورت دستکم میتوانستیم در مسیری قدمبرداریم که با خُلقوخویمان سازگار باشد؛ و شاید، بعد از یک گذار آهسته ولی پیوسته، قطارها و هواپیماها و رادیوهایی میساختیم که عاریتگرفته از دیگران نباشند، بلکه واقعاً با نیازهای ما بخوانند. مثالی برایتان میزنم. فیلمهای آمریکایی از لحاظ نورپردازی و رنگبا فیلمهای فرانسوی یا آلمانی تفاوت دارند. جدا از سبک و سیاق بازیگری و شیوۀ روایت هر فیلم، در خودِ لایۀ تصویر چیزی هست که بهتنهایی خُلقوخوی ملیِ هر کشور را آشکار و از دیگری متمایز میکند. وقتی سینماگران با استفاده از تجهیزات ودوربینها و مواد شیمیاییِ کاملاً یکسان میتوانند نتایج متفاوتی به بار آورند، پس مسلماً استفاده از وسایل بومی میتواند ویژگیهایپوست و رخسار و اقلیم ما را بهتر آشکار کند و با ظرافت بیشتری به تصویر درآورد. در مورد گرامافون و رادیو هم همینطور است. اگر ما ایندستگاهها را ابداع میکردیم، لابد آنها را بهشیوهای طراحی میکردیم که ویژگیهای موسیقیما را بهتر بروز دهند. موسیقی سنتی ما ذاتاً محجوب است و بیش از هر چیزْ متکی بر حسوحال. به همین دلیل، وقتی رویصفحه ضبط میشود و از بلندگو پخش میشود، بیشتر آن حسوحال از دست میرود. در فنون گفتاری و هنرهایروایی هم ترجیح ما بر استفاده از صدای آهسته و کلامِ کمتر است، و سکوتِ بهجا بیش از هر چیز دیگری برایمان اهمیت دارد. ولی این سکوت در روند ضبط و پخش بهکلی نابود میشود. و چنین است که ما هنرهایمان را به دست خود از شکل میاندازیم تا با دستگاه هماهنگ شویم. فرنگیها این دستگاهها را در اصل براساس نیازهای خودشان و با توجه به مقتضیات هنرهایشان طراحی کردهاند. پس باید هزینۀ انتخابمان را بپذیریم و تاوان آن را هم بپردازیم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir