به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







شو شو









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب «شوشو»، اثر خلاق و جذاب سید سعید هاشمی، یک مجموعه داستان طنزآمیز و شیرین است که به صورت هنرمندانه‌ای سعی دارد به مسائل و دغدغه‌های ریز و درشت نوجوانان پرداخته و نوری بر مشکلات مختلفی که امروزه با توجه به پیشرفت‌های سریع تکنولوژی برای نسل جوان پیش آمده، بیفکند. این کتاب با نگاهی طنزآمیز، چالش‌ها و ناامنی‌هایی که نوجوانان در دنیای مدرن با آن‌ها روبرو هستند را به تصویر می‌کشد و با مهارت خاص نویسنده، یک تجربه خواندنی و سرگرم‌کننده را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد. در واقع، «شوشو» به گونه‌ای طراحی شده است که جوانان و نوجوانان با خواندن داستان‌های آن بتوانند خود را در موقعیت‌ها و لحظات مختلف شخصیت‌های داستان حس کنند و در عین حال از طنازی و زوایای جالب این داستان‌ها لذت ببرند. این اثر نه‌تنها حاوی نکات آموزشی و نشانه‌هایی از فرهنگ و رفتارهای اجتماعی نوجوانان است، بلکه با لحن شوخ و شادابش رویکردی مثبت و امیدوارکننده به چالش‌های روزمره دارد.

خواندن کتاب شوشو را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

این کتاب به ویژه برای نوجوانان و جوانانی که به دنبال تفریح و سرگرمی هستند و همچنین مایلند نگاهی عمیق‌تر به مسائل و دغدغه‌های خود داشته باشند، بسیار مناسب است. همچنین والدین و معلمان نیز می‌توانند با معرفی این کتاب به فرزندان و دانش‌آموزان خود، به آن‌ها کمک کنند تا با دیدی بازتر و نگاهی طنزآمیز به واقعیت‌های زندگی نگاه کنند. پس اگر به دنبال یک کتاب پرمحتوا و خنده‌دار هستید که داستان‌های جذابش شما را به دنیای نوجوانی و چالش‌های آن وارد کند، «شوشو» گزینه‌ای عالی و خاطره‌ساز خواهد بود. 

در بخشی از کتاب شوشو می‌خوانیم:

«ننه‌جون مثل همیشه لنگ‌لنگان با پاهای پر از دردش آمد و روی مبل نشست. مامان گفت: «ننه‌جون بشینید پشت میز می‌‌خوام غذا بکشم.» ننه‌جون بلند شد برود پشت میز. یک لحظه مکث کرد. دست برد سمعکش را توی گوشش جابه‌جا کرد. وا… نمی‌دونم چرا سمعکم زوزه می‌کشه؟‌ ای داد بیداد! اوضاع خیلی خوب بود، ننه‌جون هم وارد گود شد! ننه‌جون خیلی سیریش بود. اگر به چیزی بند می‌‌کرد تا ته و تویش را درنمی‌‌آورد دست نمی‌‌کشید. فوری گفتم: «چه زوزه‌ای ننه‌جون؟» ـ چی بگم ننه؟ انگار سگ تو گوشامه! گفتم: «چه حرفایی ننه‌جون. مگه می‌شه سگ توی گوش آدم باشه؟» میز آماده شد و همه نشستیم پشت میز، اما من حسابی استرس داشتم. نگاهی به خورش وسط میز انداختم. کمی خورش ریختم روی برنجم و وقتی دیدم همه مشغول هستند، یواشکی گوشت‌‌هایش را برداشتم و ریختم توی جیب شلوارم. بعد هم هول‌‌هولکی شروع کردم به برنج خوردن. صدای زوزۀ «شوشو» گاهی ضعیف و گاهی بلند به گوش می‌‌رسید».

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه