کتاب با خدا در اتاق تشریح نوشته سیدعلیاصغر علوی، اثری تأملبرانگیز است که با نگاهی معنوی به علوم تشریح و آنچه در اتاق تشریح رخ میدهد، میپردازد. این کتاب با تلفیق مفاهیم دینی و علمی، تلاش میکند تا از فضای خشک و فنی تشریح فراتر رفته و به انسانسازی و انتقال مفاهیم اخلاقی و معنوی بپردازد. نویسنده با بهرهگیری از بیانات مقام معظم رهبری دربارهی اهمیت تلفیق علم و ایمان، دیدگاهی عمیق دربارهی نقش استادان در پرورش دانشجویان ارائه میدهد.
با خدا در اتاق تشریح به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه میتوان از محیطی مانند اتاق تشریح، که معمولاً فضایی علمی و خنثی تلقی میشود، بستری برای تفکر دینی و اخلاقی ساخت. نویسنده معتقد است که استادان، حتی در دروسی مانند فیزیک، زیستشناسی یا تشریح، میتوانند با اشارههای کوچک اما عمیق، تأثیرات ماندگاری بر ذهن و قلب دانشجویان بگذارند.
کتاب با ارائه سخنان مقام معظم رهبری، تأکید دارد که نظام آموزشی باید با بازنگری در محتوا و روشها، میان آموزش علمی و تربیت اخلاقی پیوندی عمیق ایجاد کند. نویسنده از تجربیات خود در تدریس علوم تشریح الهام میگیرد و نشان میدهد که چگونه میتوان کلاسهای درس را به بستری برای ترویج معنویت و تفکر الهی تبدیل کرد.
این اثر، نگاهی انتقادی به آموزش صرفاً علمی دارد و بر این باور است که علم بدون اخلاق میتواند به ابزاری برای سلطهگری و تخریب ارزشهای انسانی تبدیل شود. کتاب بر لزوم توجه به روح و معنویت در کنار آموزش علمی تأکید میکند و بیان میکند که هر معلم، صرفنظر از رشتهی تدریسی خود، میتواند نقشی محوری در شکلدهی به باورهای اخلاقی و دینی دانشجویان ایفا کند.
این کتاب برای دانشجویان و استادان رشتههای پزشکی، علوم تشریح، پزشکی قانونی و سایر حوزههایی که با جسد و تشریح سروکار دارند، مناسب است. همچنین معلمان، پژوهشگران و علاقهمندان به تلفیق علم و ایمان میتوانند از این اثر بهره ببرند. این کتاب برای کسانی که دغدغهی تربیت معنوی در فضای آموزشی دارند و به دنبال راههایی برای پیوند میان دانش و ارزشهای اخلاقی هستند، توصیه میشود.
«چطور یک استاد میتواند دانشجویان یک کلاس را با یک جمله بهجا تبدیل کند به انسانهای متدین؟ آن هم نه فقط در تدریس رشته علوم دینی یا معارف بلکه در درس فیزیک و درس ریاضی، یا در هر درس دیگری؟ اتاق تشریح چگونه به یک محیط سرشار از معنویت و توحید تبدیل خواهد شد؟
اینجا پای نکات ناب یک استاد خواهیم نشست که این دغدغه مقدس و نورانی را سالهاست دارد و در میان انبوه بیاناتش و در جمعهای مختلف علمی بارها در مورد اهمیت و ضرورت و حتی شیوههایش سخن گفته است. استاد سیّد علی حسینی خامنهای!
«امروز فوریترین و واجبترین و مبرمترین وظیفه مسئولان امر این است که سازماندهی آموزش و در دورههای مختلف تعلیم را عوض کنند. یعنی محتوا و قالب در نظام آموزشی کشور باید تغییر کند. شکل و محتوای آموزش با هدفهای امروز کشور ما و با آرمانهای جمهوری اسلامی منطبق نیست.یک معلم ریاضی، یک معلم فیزیک، یک معلم فارسی و ادبیات هم با یک نکتهگویی بهجا و با یک تکمضراب میتواند تفکر دینی را در عمق دل شاگرد و مخاطب خود جا دهد تا یادش نرود.مطلوب این است که وسط درس ریاضی یا فیزیک یا طبیعی، از فرصتی استفاده کنند. یک نکته دینی را-ولو در یک جمله- بیان کنند. گاهی اوقات این کار از منبر ما هم مفیدتر است؛ چون در اعماق ذهن مخاطب کاملاً جا میافتد. این کار بسیار خوبی است.
شنیدم در آموزش و پرورش مطرح شده است که بخش تعلیم را با تربیت همراه کنیم تا معلم در کلاس، تربیت هم بکند. این حرف بسیار درستی است؛ بنده هم معتقدم که معلم فیزیک، معلم زیستشناسی، معلم ریاضی یا هر معلم دیگری میتواند با یک کلمه و تلنگر، آنچنان تأثیری روی ذهن دانشآموز بگذارد و چنان تربیتی بکند که گاهی با یک کتاب نشود آن تأثیر را گذاشت.
ما درس دینی را یک درس جداگانه قرار دادهایم؛ آن هم با جاذبه بسیار کم و کتابهای نه چندان گیرا؛ بلکه در بعضی از سطوح گیرا هم نیست، عمق هم ندارد! در بعضی از سطوح ممکن است مثلاً عمق داشته باشد، ولی گیرا نباشد. بالاخره آن طوری که ما دیدهایم، نقایصی دارد. گاهی استاد میتواند یک کلاس را، یک مجموعه دانشجو یا دانشآموز را با یک جمله به جا تبدیل کند به انسانهای متدین. لازم هم نیست حتماً رشته علوم دینی یا معارف را تدریس کند؛ نه، شما گاهی یک جا در درس فیزیک، یا در درس ریاضی، یا در هر درس دیگری - علوم انسانی و غیر انسانی - میتوانید یک کلمه بر زبانتان جاری کنید، یا یک استفاده خوب از یک آیه قرآن بکنید، یا یک انگشت اشاره به قدرت پروردگار و صنع الهی بکنید که در دل این جوان میماند و او را تبدیل میکند به یک انسان مؤمن. استاد اینجوری است.»
«من هم عقیدهام این است که شمای معلم فیزیک یا ریاضیات یا هندسه یا ادبیات یا علوم اجتماعی یا هرچه، میتوانید معلم دین و معلم اخلاق و پرورشدهنده اخلاق در دانشآموز خودتان باشید. گاهی یک معلم ریاضی در هنگام حل یک جدول ریاضی یک کلمه میگوید که آن کلمه در اعماق قلب دانشآموز اثر ماندگاری میگذارد. این را همه معلمین بایستی وظیفه خودشان بدانند.»
«من خیال میکنم سرلوحه و محور برنامههای آموزشی در تنظیم کتاب، در تربیت معلم، در نظارت بر کار بخشهای مختلف آموزش و پرورش، در نظارت بر کار آموزشدهندگان و داخل مدارس باید بر این باشد که ببیند آیا تفکر اسلامی منتقل شده یا نه؟ انسانسازی بر مبنای اسلامی و مسلمانسازی کودکان در این مدارس انجام میگیرد یا انجام نمیگیرد؟
باید مفاهیم قرآنی به وسیله خبرههای این کار دستهبندی شود و به تناسب در جای خود و در کتابهای درسی-چه در مدرسهها و چه در دانشگاهها-گنجانده شود. این ارتباط باید دائمی باشد.علم در مرحله کشف حقایق بیطرف است اما هنگامی که علم در خدمت یک جهتگیری قرار گیرد، به هیچ وجه بیطرف نیست و وضع کنونی جهان شاهد این مسئله است.
دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را با هم همراه میکند. علم را میآموزد و جهتگیری علم را از اخلاق و ایمان میگیرد. اینکه گفتند علم با دین میسازد یا نمیسازد، این ندیدن منطقه علم و دین است.
چگونه است که قرنهای متمادی، علم در خدمت سلطهگری و استعمار ملتها، تولید سلاح و کشتار انسانها و جنگافروزی قرار گرفته است اما نباید در خدمت عدل، ارزشها و پیام اسلام قرار گیرد؟
دانشگاه باید جهتدار، دیندار و به شدت متمایل به ارزشهای انقلابی باشد.»»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir