فرصت دارید این کتاب ارزشمند را تهیه کنید!در صورت تأخیر یا تغییر قیمت در تامین کتاب، اطلاعرسانی خواهد شد.
معرفی کتاب
کتاب «آخرین روزهای سال» شامل داستانهای برگزیده اولین جایزه ارغوان داستانهای کتاب پیش رو، همگی درباره موضوع حال و هوای پایان سال هستند که به عنوان موضوع اصلی اولین جایزه ادبی ارغوان انتخاب شده بود. عنوان کتاب هم از همین موضوع گرفته شده است. «آخرین روزهای سال» 10 داستان کوتاه برگزیده جایزه ارغوان را به ترتیب رتبههایی که کسب کردهاند، در بر میگیرد. پیش از این داستانها هم مقدمه کوتاهی به قلم احمد پوری عضو هیات داوران این جایزه نوشته شده است. به گفته پوری، آنچه در داستانهای این کتاب قابل توجه است، بازتاب حوادث بومی و این مساله است که نویسندگان کمتر تسلیم جریانات رایج و تکراری داستانهای کوتاه روز شدهاند. به این ترتیب میشود در آثارشان استقلال و طراوت سبک نویسنده را مشاهده کرد. در داستانهای این مجموعه، موضوع یا مایه از پیش تعیینشده، نقطه عزیمت خوبی برای نویسنده و حرکت داستان شده است. عناوین داستانهای چاپشده در این کتاب همراه با نام نویسندهشان به این ترتیب است: «گرد گل بادام» نوشته گلرخ جلالوندی، «کجایی بهار؟» نوشته متینه ایقائی، «چهارشنبهسوری مختصری برای یک ماهی قرمز» نوشته حسین خاموشی جوزقانی، «چند ساعت وقت دارم؟» نوشته بهار (زهرا) زروانی، «خدای بالای دَر» نوشته زهرا گودرزی، «آخرهای سال من» نوشته کیان درجزی، «نَربَچ» نوشته عباس سعیدی، «دست راستش را بریدند» نوشته سید رضا رادجو، «سین از قفس» اثر فائزه مرزوقی و «انقلاب یکنفره» نوشته فاطمه جعفری. در قسمتی از داستان«آخرهای سال من» از این کتاب میخوانیم: دهانش بوی بیمارستان میدهد. پشت سرش زنی را میبینم که موهای طلاییاش ریخته روی شانهاش و از لای در اتاق نگاهم میکند. احتمالا میخواهد سر در بیاورد من کی هستم. فکر میکنم من واقعا کی هستم؟ و دوباره به آن زخم سیاه بدبوی روی کف دستم خیره میشوم. دستم را کشید و پرتم کرد بیرون. توی هندزفری داد میزند: هی هی سیرا مائسترا... پسربچهای که کیسه ماهی قرمزش پاره شده به سرعت از کنارم میدود و دور میشود. میپیچم توی کوچه دیگری. یکدفعه نور قرمزش میافتد روی دیوار و میشنوم که پشت سرم آژیر میکشد. میایستم و با سیگار توی دستم میروم به طرفش...