یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290

کتابفروشی آنلاین کتابخون

ورود / ثبت نام

مگر چشم تو دریاست : مرحوم حجت الاسلام و المسلمین جنیدی و شهیدان محمد، عبدالحمید، نصرالله و رضا جنیدی به روایت همسر و مادری

ناموجود

موجود شد خبرم کن

کتاب های مشابه

تو عاشق شدی

290,000

258,100 تومان

مگر چشم تو دریاست - خاطرات انسیه جنیدی

180,000

160,200 تومان

لباس شخصی ها - خاطرات حاج قاسم صادقی - از خیابان ایران تا گروه فداییان اسلام

220,000

195,800 تومان

عملیات عطش

85,000

75,700 تومان

ماجرای عجیب یک جشن تولد - روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد

65,000

57,900 تومان

مادر شمشادها - قصه مادر شهیدان موحدی

70,000

62,300 تومان

خانم کارکوب - روایت زندگی مادر شهیدان کارکوب زاده

155,000

138,000 تومان

چرا سوریه - سخنرانی ها و مصاحبه های سید حسن نصرالله درباره سوریه

350,000

311,500 تومان

پدر معنوی حزب الله - خاطرات تحلیل های سید حسن نصرالله درباره آیت الله بهجت

55,000

49,000 تومان

درگاه این خانه بوسیدنی است - خاطرات فروغ منهی

180,000

160,200 تومان

بی تو پریشانم - زندگی نامه داستانی شهید حجت الاسلام محمد پورهنگ

120,000

106,800 تومان

دخترها بابایی ‌اند - شهید مدافع حرم جواد محمدی به روایت خانواده

170,000

151,300 تومان

بی برادر - شهید مدافع حرم جواد محمدی به روایت دوستان و همرزمان

40,000

35,600 تومان

آرام جان - شهید محمدحسین حدادیان

100,000

89,000 تومان

قصه دلبری - شهید مدافع حرم؛ محمدحسین محمدخانی به روایت همسر

130,000

115,700 تومان

مگر چشم تو دریاست : مرحوم حجت الاسلام و المسلمین جنیدی و شهیدان محمد، عبدالحمید، نصرالله و رضا جنیدی به روایت همسر و مادری

ناشر : روایت فتح
نویسنده : جواد کلاته عربی
امتیاز :

چاپ جاری : 2
نوع جلد : شومیز
قطع : رقعی
تعداد صفحات : 256
وزن : 305 گرم
شابک : 9786003300262
شناسه کتاب : 4717

معرفی کتاب

کتاب «مگر چشم تو دریاست» روایت مادر چهار جوان برومندِ یکی از یکی گیراتر، که روزگاری از زیر قرآن ردشان کرد، آب پشت‌شان ریخت و ازشان دل کَند. کتاب مگر چشم تو دریاست، روایت یک همسر است از یک مرد. مردی که وقتی پشت تریبون نماز جمعه می‌ایستاد و تفنگ به‌دست مردم را به جنگ و جهاد و حمایت از امام و انقلاب فرا می‌خواند، خودش پیشاپیش بچه‌هایش را فرستاده بود جنگ و شهید داده بود. مردی که پس از شهادت سومین فرزندش، فکر نکرد که دیگر تکلیفش را در قبال اسلام و انقلاب انجام داده و این آخرین فرزندش را بگذارد برای روز پیری، عصایش باشد. کسی که فکر می‌کرد اگر جانمازش را جلوتر از مردم می‌اندازد و پیش‌نمازشان می‌شود، باید در همه‌ کارهای دیگر هم جلوتر از همان مردم بایستد و پیش‌قدم‌شان باشد.

نظرات کاربران