بخشی از این کتاب :
ماه نشین ماهرو، به ماه ! به مهتاب !
خیره کن این خوفناک مردم مرداب ماه شقایق گلو، سرود به گیسو همهمه افشان زآبشار ز بی تاب تا که بباید زلال، آب، کبوتر تا که نماید نگار پیکر، سیماب هم بشکوفد ز شعر شورش شیرین هم بخروشد سروش از لب مضراب