کتاب تامین مالی اسلامی: ابزارها، بازار و چالشهای فقهی نظام مالی اسلامی سابقة طولانی دارد. در واقع، سابقة استفادة از برخی مفاهیم و ابزارها از قبیل مضاربه و مشارکت که امروزه بسیار معمول هستند، به دوران قبل از اسلام برمیگردد. بعد از ظهور اسلام در خاورمیانه اصول مالی اسلامی در فعالیتهای تأمین مالی تجارت استفاده و رفتهرفته نهادینه شد و رسمیت بیشتری یافت. نظام مالی اسلامی یک نظام عادلانه است و روابط میان نهادهای اقتصادی را منصفانه تعریف میکند. امروزه نظام مالی اسلامی که متشکل از بانکداری اسلامی، بیمة اسلامی و بازار سرمایة اسلامی است، به یک بخش مهم و اساسی در بازار مالی جهانی تبدیل شده است. نظام مالی اسلامی بر محوریت قرآن و سنت نبوی و ائمة اطهار و بر اساس اصل مشارکت در سود و زیان و پذیرش ریسک، رسیدن به رفاه در همة ابعاد اجتماع را مورد هدف قرار داده است. مالی اسلامی سعی در شناسایی، بررسی و ارئة روشهایی دارد که بتواند در عین کارایی لازم، توانایی جایگزینی با سایر ابزارهای متداول و مرسوم در نظام امروزی مالی در جهان را داشته باشد. کتاب فوق متشکل از هشت مقاله میباشد که در پی معرفی نظام مالی اسلامی و ارائه راهکارهایی عملی برای توسعه و رفع موانع و حل چالشهای پیش رو بوده است. مقاله اول با عنوان «مدلهای عملیاتی اوراق اجاره به شرط تملیک»، درصدد است مدلهای عملیاتی را که بر اساس قرارداد اجاره به شرط تملیک طراحی شده است را تبیین کرده، و سپس به بررسی فقهی و اقتصادی آن به عنوان یک ابزار مالی اسلامی بپردازد. قبل از ورود به مباحث اصلی اشارهای به ادبیات اوراق اجاره و عملکرد آنها کرده و سپس به توضیح برخی تعاریف و مفاهیم پرداخته شده است. مقاله دوم با عنوان «بهره در نظام مالی اسلامی: چالشها، فرصتها و تهدیدات»، ابتدا به تعریف ربا و شرایط آن پرداخته و در ادامه دیدگاههای مربوط به ربا بیان مینماید. سپس پیامدهای ربا و نرخ بهره را مطرح و در نهایت دو نظام مالی مبتنی بر نرخ بهره و نرخ سود مورد مقایسه قرار میدهد. مقاله سوم با عنوان «صنعت تکافل: ویژگیها، فرصتها و چالشهای پیشرو»، ابتدا به بررسی وضعیت صنعت تکافل در گذشته و حال پرداخته و در ادامه مباحثی را در مورد چشمانداز و فرصتها و چالشهای این صنعت مطرح میسازد. مقاله چهارم با عنوان «نظام مالی اسلامی: چالشها و چشماندازهای پیشرو»، ابتدا ضمن ارائه یک تعریف اجمالی از نظام مالی اسلامی؛ به معرفی چالش های پیشرو و سپس چشمانداز آن در مواجه با این چالشها پرداخته است. مقاله پنجم با عنوان «بررسی فرآیند تکافل اتکائی، فرصتها و چالشهای پیشرو»، ابتدا پس از بررسی بیمه اتکائی و تکافل اتکائی به بحث درباره جایگاه این صنعت، فرصتها و چالشهای پیشروی پرداخته است. مقاله ششم با عنوان «زیربناهای سازمانی لازم جهت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی»، ابتدا به بررسی چالشهای مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی پرداخته و سپس به زیربناهای نهادی مدیریت نقدینگی از جمله: بازار پول بین بانکی، صندوق بازار پول غیر ربوی و بازار مالی بینالمللی اسلامی (IIFM) میپردازد و در نهایت به تجربه بعضی کشورهای اسلامی در این زمینه اشاره میکند. مقاله هفتم با عنوان «سرمایهگذاری مخاطرهپذیر فرصتی نو فراروی نظام تأمین مالی اسلامی»، ابتدا تعریف مختصری از سرمایهگذاری مخاطرهپذیر و وضعیت آن در کشورهای منتخب از جمله ایران, ارائه داده است. در ادامه تطابق سرمایهگذاری مخاطرهپذیر با نظام مالی اسلامی مورد کنکاوی قرار گرفته و در نهایت به نتیجهگیری و ارائه پیشنهاداتی در زمینة موضوع مورد بررسی پرداخته است. مقاله هشتم با عنوان «راهکارهای افزایش کارآیی وقف در اقتصاد ایران»، ابتدا نگاهی به وقف و ویژگیهای آن در اسلام میاندازد، سپس در ضمن بررسی مشکلات حضور موقوفات در بازار سرمایه در صدد ارائه مدلهای مختلف استفاده از وقف در بازار سرمایه است.