شفاعت ضابطه حرکت بر صراط مستقیم پژوهش حاضر بر آن است تا به شفاعت و ضابطه حرکت بر صراط مستقیم بپردازد. این مجموعه، مجموعه سخنرانیهای شهید دکتر عبدالحمید دیالمه است که در دانشکده علوم مشهد انجامگرفته است. شهید دیالمه در این مباحث بر آن است تا به صراط مستقیم از زاویه نو بنگرد و ضرورت ضابطهمند بودن این مسیر را در نگاه مسلمانان که در نماز «اهدنا الصراط المستقیم» را بارها تکرار میکنند، روشن سازد.
جاده «احیای اندیشه دینی» بیش از آنکه نیازمند سن و عمر طولانی باشد نیازمند درکی عمیق از رفتارهای پیامبر رحمت، امامان شیعه، دستپروردههای آنان و علمای این مکتب است. خواننده میتواند در این جاده جای پای جوانی مخلص چون شهید دکتر دیالمه را نیز مشاهده کند و طنین صدای دردمندش را در این راه بشنود، آنگاه که حرکت خود را «احیاء تفکرات شیعی» نامید.
شهید دیالمه همهکس بود و هیچ نبود؛ زیرا ادعایی نداشت جز اینکه میانبُری را که خودش در جوانی برای فهم دقیق دین پیموده بود سخاوتمندانه با دیگران تقسیم کرد.
عارف پیشه نبود، ولی از معرفت کم نداشت. فیلسوفمَسلک نبود، ولی در خردورزی کمنظیر بود. دنیاگریز نبود، اما دنیایش با دنیای جوانان همسن و سالش متفاوت بود. مرزبندیاش با گروهها و تشکلهایی که با اسلام زاویه داشتند، روشن بود، درعینحال بیش از خود آنان بر افکار انحرافی و اندیشههای باطلشان تسلّط داشت. پشتوانه صلابتش در روز، اشکهای عاجزانهٔ شبهایش بود.
او رسول اندیشهای بود که آن را با همه وجود باورداشت. مُروج مکتبی بود که خود تربیتیافته آن بود و راهبر راهی که پیش از دیگران رهرو آن بود.
بصیرت دینی، بیاعتنایی به دنیا، حرص بر هدایت، تواضع و مهربانی، دانش وافر، سعهصدر، شجاعت و منشی توأم باوقار... تنها بخشی از کاریزمای شخصیت پُر نفوذ او بود، آنچنان که حتی آنان که راهش را نمیخواستند، خودش را میخواستند! این کتاب مجموعهای از صحبتها و تفکرات این شهید بلندپایه است که به مخاطبان کمک میکند زندگی شیعی پیش بگیرند.
این کتاب را به تمام مسلمانان که به دنبال رستگاری هستند پیشنهاد میکنیم
مفهوم شفاعت که تعابیر غیرمنطقی و غیرعقلایی و گاهی بافته شده با خرافات، هالهای در اطراف این واژه و مفهوم آن ایجاد کرده که معمولاً آنچه که با لغت شفاعت در ذهن ما متبادر میشود چیزی غیر از مفهوم اصلی این واژه است و در کتب مختلف شبهات فراوانی بر این اصل اسلامی - شیعی وارد شده که چند نمونهای را ذکر میکنم و بقیهاش را که مفصلتر است وامیگذارم تا زمانی که فرصت بیشتری برای طرح آن باشد. برخی از این شبهات را دانشمندان ایرانی و غیرشیعی در زمانهای مختلف مطرح کردهاند و برخی را در کشورهای دیگر اسلامی در کتابهایشان ذکر کردهاند.
شبهه اول؛ اینکه چیزی را که قبول مسئلهٔ شفاعت در ذهن انسان تداعی میکند، شرک است؛ یعنی ما فردی را در تصمیمگیریها، همپای خداوند قرار بدهیم.
شبهه دوم؛ اینست که اگر همپای خداوند هم قرار نمیدهیم، پذیرفتن شفاعت یعنی فردی روی خداوند اثر میگذارد و او را تحتتأثیر قرار میدهد، اما همانطور که همهٔ ما قبول داریم، خصوصیات و اعمال ما هیچ تغییری در خداوند ایجاد نمیکند، پس یا باید شفاعت را بپذیریم که این یعنی رد نظریه تأثیرناپذیری خداوند و یا اگر بپذیریم که تحتتأثیر قراردادن خداوند امکانپذیر نیست، پذیرش شفاعت درست نخواهد بود.
شبهه سوم؛ اینکه برخی عنوان میکنند، جامعهای که این اصل یعنی شفاعت را میپذیرد تجری 5 در گناه پیدا میکند. به دیگر سخن هنگامیکه آحاد جامعهای مطمئن شدند افرادی هستند - به تعبیر امروزی - پارتیبازی کنند و آنها را از صراطی که میباید بگذرند، میگذرانند، بیمحابا هر کاری انجام میدهند و به هر راهی میروند، به این امید که بعداً زمینه و برنامهای فراهم میشود و آنها میتوانند از این صراط خیلی زود و راحت عبور کنند، پس اگر ما این اصل را بپذیریم، جامعهای خواهیم داشت که پیدرپی خطاها و اشتباهات فراوان انجام میدهد و این یعنی تجرّی در گناه.
شبهه بعدی؛ اینست که پذیرش اصل شفاعت یعنی در قانون الهی استثنا قائلشدن و این به معنی بیعدالتی است؛ زیرا برای افرادی نسبت به اجرای قانون، امتیاز خاصی قایل شدهایم و به آنها کمک کردهایم که از صراط بگذرند بدون اینکه ضوابطی را که باید داشته باشند، دارا باشند، درحالیکه بقیهٔ افراد از این امتیازات برخوردار نیستند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir