کتاب بنیادگرایی یهودی و ساختار سیاسی اسرائیل (سرگردانی میان بازگشت و تبعید بنیاد گرایی یهودی و ساختار سیاسی اسرائیل : ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ، از ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻣﻨﺎﻗﺸﻪﺑﺮاﻧﮕﻴﺰو ﭘﺮ ﭼﺎﻟﺶ در دﻧﻴﺎی ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺑﻪﺷﻤﺎر ﻣـﻰرود و ﺑـﻪ ﺳﺒﺐ ﮔﺴﺘﺮش ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﺮﺧﻰ ﮔﺮوهﻫﺎی ﺗﻨﺪرو (ﻛﻪ ﮔﺎه در رﺳـﺎﻧﻪﻫـﺎ از آنﻫـﺎ ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮا ﻳﺎد ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ) در ﻛﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻪ رﺳﺎﻧﻪای و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻰ ﻗﺮار دارد. بنیادگرایی و مباحث ﻫﺮ ﭼﻨـﺪ اﻣـﺮوزه ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ و ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ آن، در داﻳﺮه ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻋﺼﺮ ﺟﺪﻳﺪ ﻗﺮار داده ﻣﻰﺷـﻮد و آن را ﭘﺪﻳﺪهای ﻣﺪرن ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷـﺖ ﻛـﻪ، ﺣـﺪاﻗـﻞ ﺑﻨﻴـﺎدﮔﺮاﻳﻰ ـ از ﺣﻴﺚ ﻧﻈﺮی ـ ﭘﻴﺸﻴﻨﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﻗﺪﻳﻢ در ﺗﺎرﻳﺦ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﺑﺸﺮی دارد، ﺑﻪ ﻧﺤـﻮی ﻛـﻪ ﻣـﻰﺗـﻮان رﻳﺸﻪﻫﺎی آن را در ﺟﻬﺎن ﻛﻬﻦ ﺗﺎ ﺟﻬﺎن ﺟﺪﻳﺪ ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﻧﻤﻮد. واژه بنیادگرایی در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻧﻤﻮد ﻛﻪ اﻣﺮوزه ﻣﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﻛﺎرﺑﺮد واژه ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ در ﺣﻮزهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ (اﻋﻢ از ﺳﻴﺎﺳـﻰ، اﻗﺘﺼﺎدی و دﻳﻨﻰ) ﻫﺴﺘﻴﻢ و ﺷﻤﻮﻟﻴﺖ ﮔﺴﺘﺮده آن، در ﻛﻨﺎر دﻻﻟﺖ ﻣﻌﻨﺎﻳﻰ ﻣﻮﺳﻌﺶ، اﻣﻜﺎن ﭘﮋوﻫﺶ درﺑﺎره آن را ﺑﺎ دﺷﻮاریﻫﺎﻳﻰ ﺗﻮأم ﻛﺮده اﺳﺖ. پژوهش ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿـﺮ در ﭘﺎراداﻳﻢ ﻛﻼن ﻋﻠﻮمﺳﻴﺎﺳﻰ اﻧﺠﺎم ﻣﻰﺷﻮد، ﭘﻴﺶ از ﻫﺮ ﭼﻴﺰ دﻳﮕﺮ ﺑﺎﻳـﺪ ﻣﻌﻨـﺎ و ﻣﻔﻬـﻮم ﻛﻠﻰ ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ در اﻳﻦ ﺣﻮزه ﻣﻌﻨﺎﻳﻰ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻰ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد و ﺳﭙﺲ؛ ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ ﻳﻬﻮدی ﺑﻪﻋﻨﻮان ﮔﻮﻧﻪای از ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ دﻳﻨﻰ ﺗﻮﺿﻴﺢ داده ﺷﻮد. حیث نظری اﻟﺒﺘﻪ، ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺸﺎن ﻛﺮد ﻛﻪ، از ﺣﻴﺚ ﻧﻈﺮی ﻣﻴﺎن ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳـﻚ »اﻧﺪﻳﺸﻪ« و ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻳﻚ »ﺟﻨﺒﺶ ﻣﺪرن« ﺗﻔﺎوتﻫﺎﻳﻰ وﺟـﻮد دارد، ﺑـﻪ ﻧﺤـﻮی ﻛـﻪ ﻗﺎﻋﺪﺗﺎًﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ »اﻧﺪﻳﺸﻪ«، ﺑﺮ ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮاﻳﻰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی »ﺟﻨﺒﺸﻰ ﺑﻨﻴﺎدﮔﺮا« ﺗﻘﺪم دارد، درﻋﻴﻦ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻋﻤﻼًاﻣﻜﺎن ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻔﻜﻴﻜﻰ در دوره ﻣﻌﺎﺻﺮ ﭘﻴﭽﻴﺪه ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰرﺳﺪ.