کتاب بازاندیشی در سیاست فرهنگی بحث اساسی کتاب فوق، بررسی سیاست فرهنگی با رویکردی انتقادی است. کتاب در پنج فصل نگارش یافته است. در فصل اول، با عنوان تحلیل فرهنگی، فناوری و قدرت، تصور غالب از فرهنگ مورد بازپرسی قرار گرفته و موردی برای تعریف جزیی مقایسهای برای رشته سیاست فرهنگی فراهم شده است. در این فصل روابط فرهنگ و قدرت با ملاحظه تأثیری که فناوری ارتباطات و اطلاعات جدید مورد بحث و مسئله جبرگرایی فناورانه را تحلیل و نگرش «خودمانی» و مردمپسند از برچسبزنی تجاری فرهنگ و وابستگیاش به نظام جهانی استثمار مورد بررسی قرار گرفته است. این فصل همچنین مقدمه مباحثی برای تحلیل چندساحتی از فرهنگ سیاستمحور را فراهم میآورد. در فصل دوم، گفتمانهای سیاستگذاری فرهنگی، گستره سه گفتمان سیاستگذاری مورد بررسی قرار گرفته است: دولتی، بازاری و گفتمان ارتباطی ـ مدنی. گذار از تفکر دولتی به بازار بویژه در اروپای غربی و شاید در بریتانیا ـ به عنوان اثبات مباحث عمومی در رابطه با تأثیر نئولیبرالیزم بر سیاستگذاری عمومی فرهنگ در تئوری و عمل است. گفتمان ارتباطی ـ مدنی نمایانگر مخالفت و سرمشقی جهت اشاره به مبارزاتی است که با عنوان جنبشهای فرهنگی رایج شده و فرهنگ غالب را به چالش طلبیده است. در فصل سوم، سیاست فرهنگی شایسته و سیاست فرهنگی نمایشی، تفاوتی که یکبار به طور ضمنی به وسیله ریموند ویلیامز به کار گرفته شد بیشتر به مباحث سوءاستفاده از سیاستگذاری و اینکه چگونه برای توسعه ملی و اهداف اقتصادی بکار گرفته میشود، پرداخته شده است. در این فصل تاریخ سیاستگذاری فرهنگی فرانسه مورد بررسی قرار گرفته و سنت نمایشگاههای بزرگ و حوادث هم سرشت مورد پیگیری قرار گرفته است. فصل چهارم، با عنوان لفاظیهای توسعه، تنوع و گردشگری، توسعه فرهنگی و پارادایم تنوع مورد بررسی قرار گرفته و کیفیتهای لفاظانه و اثرات عملی آن مورد بازپرسی قرار گرفته است. نقش گردشگری به صورت انتقادی با توجه به توسعه فرهنگی و پارادایم تنوع مورد تحلیل قرار گرفته است. فصل پنجم با عنوان فرهنگ، نظام سرمایهداری و انتقاد به مسایل مرتبط با ارزش فرهنگی و اهمیت فرهنگ در نظام سرمایهداری در نتیجه ظهور سرمایهداری فرهنگی پرداخته است. مسایل ویژهای نظیر افول فرهنگی، خصوصیسازی و جهانیسازی از جمله مواردی است که مورد بحث قرار گرفته است. گردآوری مباحث عمومی در رابطه با سیاست فرهنگی و نئولیبرالیسم که در سراسر کتاب وجود دارد با نتیجهگیری و با پیشنهاداتی در زمینههای اولویتهای پژوهشی جایگزین و تأکید بر ضرورت تحلیلهای بازتابی و انتقادی به پایان رسیده است.