کتاب ایمان در قرآن کریم: مفهوم و گونهها مؤلف در کتاب حاضر به دو موضوع مفهوم و گونههای ایمان پرداخته است و دریافت حدود و مشخصههای هر یک را در میان دادهها و گزارههای قرآنی جستجو میکند، اما قبل از آن مراجعهای نه چندان گسترده به آراء صاحبنظران دو حوزه اسلامی و غیراسلامی در موضوع صورت گرفته است تا هم مدخلی باشد برای ورود به بحث و هم برای فهم کاملتر و صحیحتر مفهوم ایمان در قرآنکریم زمینهسازی مناسب صورت گرفته باشد. بر اساس دو موضوع مفهوم و گونهها، سئوالات اصلی اثر حاضر به ترتیب زیر چیده شده است: مشخصههای محوری در شکلدادن مفهوم ایمان در نظریههای مهم را با چه قالب و ردهبندی میتوان مفهومیابی کرد؟ منشأ پیدایش گونههای ایمان چیست؟ مفهوم ایمان در آموزش قرآنی بر مبنای چه مشخصههایی تشکیل یافته است؟ گونههای ایمان تا چه اندازه در آموزش قرآنی قابل پیجویی است؟ بر مبنای مفاهیم جزیی، قرآنکریم چه هدفی را در ارائه مفهوم ایمان دنبال کرده است؟ فرضیههای کتاب که بر مبنای پاسخ به سئوالات پنجگانه ارائه شده است، به قرار زیر است: نظریههای موجود را میتوان در دو گروه عمده نظریههایی که ایمان را نوعی معرفت و آگاهی به گزارههای دینی میداند و نظریههایی که ایمان را حالت روحی حاکی از اعتماد میداند، مورد بررسی قرار داد. گونههای ایمانی بر اساس دستهبندی متعلقات ایمان پدید میآید. قرآنکریم بر فطری بودن، اختیاری بودن و معرفت نبودن ایمان تأکید دارد. ایمان از نظر قرآنکریم ذومراتب و دارای گونههای مختلف است. قرآنکریم با نگاهی کارکردی به مسأله، بهرهجویی از ایمان در صحنه عمل و زندگی (و البته برای نیل به سعادت اخروی) را دنبال کرده است. سئوالات و فرضیههای برشمرده شده، مبنا و موجد فصلبندی اثر بوده است و غیر از سئوال آخر که پاسخ آن در قالب جمعبندی و نتیجهگیری از بحث ارائه شده است، هر یک از بقیه سئوالات محور فصل یا بخشی از کتاب قرار گرفته است. سئوال اول، موضوع فصل اول را تشکیل داده است که در دو بخش مسلمانان و غیرمسلمانان بسط و گسترش یافته است. دومین سئوال، محور فصل گونههای ایمانی شده است. همانگونه که قبلاً ذکر شد، فصلهای اول و دوم برای ورود به مباحث بعدی، جنبه مدخلی و مقدمه دارد. در پی یافتن پاسخ برای سئوالهای سوم، چهارم و پنجم، فصل سوم به بررسی فرضیههای مربوطه در دو بخش مفهوم و گونههای ایمان در قرآنکریم میپردازد. در فصل اول برای نقل آراء متفکران مسیحی و مسلمان سعی بر آن بوده است بدون رویکرد انتقادی، مشخصههای مفهوم ایمان در نظریههای عمده و برجسته عالم اسلام و مسیحیت گزارش شود و در این گزارشگری هرجا که تبیین بیشتر و گستردهتر نظریهای نیاز به بررسی آراء فرد یا افراد قایل به آن نظریه بوده است، نسبت به این کار اقدام گردد. مؤلف در این فصل از برداشتها و تفاسیری که هر متفکر درباره آراء پیشینیان خود ارائه کرده است، غافل نمانده است. از جمله در موارد متعددی نظریات ایزوتسو را به نقد کشانده است یا مثلاً آراء شیخ طوسی درباره معتزله را مدنظر قرار داده است. منابعی که بهنظر دست دوم میآید، مربوط به این مباحث است. بهطور کلی دایره گسترده سازی بحث تا حدی پیش رفته است که تصویر روشنی از نظریه ارائه شده به دست بیاید و این شیوه تأثیر خود را بر محدودیت یا گستردگی منابع مراجعه شده و تعداد افکار و ایدههای برجسته شده گذاشته است. در فصل سوم، کنکاش در بازشناسی مفهوم ذاتی ایمان و مشخص کردن حدود و ثغور آن بهعنوان یک مفهوم انتزاعی که بیرون از اذهان واقعیتی مجسم ندارد با استعانت از مفاهیمِ نزدیک به موضوع بحث یا مفاهیم مقابل صورت گرفته است. توضیح اینکه وقتی با مفاهیمی مثل ایمان، امید و انتظار روبرو هستیم، تنها راه رسیدن به انگاره و الگویی از آن مفهوم این است که یک واحد گفتوگو (مثل مقاله، کتاب، کتاب) را انتخاب نماییم و مجموعه ویژگیهایی را که در گزارههای «واحد تحقیق» برای مفهوم مورد نظر برشمرده شده است، تشکیل دهنده چارچوب معنایی مفهوم مورد نظر به حساب آوریم. در این کتاب واحد گفتوگو، قرآنکریم بوده است که با بررسی گزارههای آن (آیات قرآنی) تلاش گردیده است مشخصههای مفهوم ایمان استخراج شود.