کتاب «پنجره چوبی» داستان بلند «پنجره چوبی»، از وقایع تاریخی پیش از انقلاب آغاز میشود و در ادامه به روایت دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میپردازد و ماجراهای آن تا سال 65 ادامه پیدا میکند. تمام این وقایع در قالب یک داستان عاشقانه و تاثیری که انقلاب بر افراد میگذارد بیان شده است. قصه به سرگذشت دختری در قبل از انقلاب باز میگردد که به پسری علاقهمند میشود که آن پسر از مبارزین و انقلابیون است و این علاقه وی را به جریان مبارزات سوق داده و همراه و همپای پسر میکند.
پنجرهٔ چوبی رمانی از فهیمه پرورش نویسنده معاصر است. داستان این کتاب از وقایع تاریخی پیش از انقلاب آغاز میشود و در ادامه به روایت دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میپردازد و ماجراهای آن تا سال 65 ادامه پیدا میکند. تمام این وقایع در قالب یک داستان عاشقانه بیانشده است. گلی، قهرمان این داستان یک دختر ساده تهرانی است که به صورت اتفاقی با مهدی خواهرزاده همسایهشان که از فعالان سیاسی در دانشگاه است، آشنا شده و به او دل میبازد. همین مسئله او را کمکم به زندگی مهدی و فعالیتهای مبارزاتی وی وارد میکند و درنهایت هم به ازدواج این دو میانجامد اما زندگی مهدی برای وی چیزی جز حوادث و رویدادهای متعدد به همراه ندارد.
در کتاب پنجرهٔ چوبی، داستانی عاشقانه را در دل حوادث انقلاب 57 ایران روایت میکند. این داستان عاشقانه برای علاقهمندان ادبیات پایداری، انتخاب بسیار مناسبی به نظر میرسد.
از خانه بیرون زدم. درراه تنها مطلب قابلتوجه صحبتها و تحلیلهای مردم در اتوبوس بود. راجع به اتفاقات این چند وقت هرکس برای خودش تحلیل و نظریهای داشت. گرچه همه میدانستند که اتفاقی در حال روی دادن است، اما خیلیها نمیدانستند چیست و کی رخ خواهد داد. مثل باران بهار، باید هرلحظه منتظرش باشی. فعلاً صدای رعدوبرقش شنیده میشود. درست که فکر میکردم و حوادث چند ماه اخیر را کنار هم مینشاندم، کاملاً واضح بود که اوضاع مثل همیشه نیست.
اتوبوس توی ایستگاه توقف کرد و چشم من به دیوار پیادهرو افتاد. کسی با اسپری قرمزرنگ روی دیوارنوشته بود:
کتاب قرآن را، مسجد کرمان را، رکس آبادان را، شاه به آتش کشید.
این هم یکی از همین حوادثی بود که وقوعش خبر از اوضاع ناآرام و غیرعادی این ایام داشت
برخلاف همیشه این بار از در اصلی در خیابان «شاه رضا» وارد شدم که به زمین چمن نزدیکتر بود. حال و هوای دانشگاه مثل همیشه نبود، گرچه کلاسها تشکیل نمیشد، اما بیشتر دانشجویان در محوطهٔ دانشگاه در حال رفتوآمد بودند. هر گوشه عدهای دورهم مشغول بحثوجدل بودند و گاهی پنهانی و مخفیانه چیزهایی باهم ردوبدل میکردند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir