کتاب اعتماد و حکمرانی با توجه به مقایسهها در زمانها و مکانهای مختلف کتاب اعتماد و حکمرانی این سئوال را میپرسد و به آن پاسخ میدهد که چگونه و با چه نتایجی اعضای شبکههای اعتماد با رژیمهای سیاسی ارتباط برقرار میکنند، با آنها به مصالحه میرسند و گاه از آنها دوری میجویند. از آنجایی که اشکال مختلف همگرایی بین شبکههای گروهی میتواند به وجود آورنده رژیمهای اقتدارگرا، تئوکراتیک و دمکراتیک باشد این کتاب ارایه کننده زمینه مناسبی برای توضیح روند دمکراسیسازی و دمکراسیزدایی است. کتاب حاضر از هفت فصل تشکیل شده است. در فصل اول کتاب با عنوان «روابط بین اعتماد و بیاعتمادی»، نویسنده پس از بررسی و ارائه توضیحات و مثالهای متعدد به پنج سئوال عمده در کتاب حاضر اشاره نموده است که بهدنبال پاسخگویی به آنهاست. این سئوالات عبارتنداز: 1 . در حضور مهاجمان سیاسی و حکومتگران مستبد، قدرتمند، حریص و آزمند، تحت چه شرایطی و چگونه مردم شبکههای اعتماد را حفظ میکنند؟ 2 . با توجه به تداوم تهاجم حاکمان سیاسی، تحت چه شرایطی و چگونه شبکههای اعتماد به طورمستقیم یا غیرمستقیم در سیستم حاکمیت ادغام میشوند؟ 3 . چگونه ارتباط بین حکومت کنندگان و شبکههای اعتماد بر روی ثبات حکومت تاثیرگزار است؟ 4 . تحت چه شرایطی، چگونه و با چه عواقب و نتایج سیاسی شبکههای اعتماد و حاکمان بهطور متقابل به کسب منافع متقابل میپردازند و یا هر دو تحت این شرایط متضرر میگردند، و از همگرایی بهرهمند میشوند؟ 5 . زمانی که همگرایی به وجود میآید دارای چه انواع مختلفی است؟ چه چیزی برروی شکل و قالب این موضوع اثرگذار است؟ این کتاب به کشف و بررسی ابعاد مختلف این پنج معما میپردازد و در مطالعه این موارد به طور جدی از نمونههای تاریخی استفاده کرده است. فصلهای آینده بهگونهای طراحی شدهاند که بتوانند شبکههای اعتماد و سیستمهای حکومتی را با تقسیمبندی به بخشهای مختلف مورد بحث قرار دهد. فصل دوم بهطور تنگاتنگی به سازمان و عملکرد شبکههای اعتماد میپردازد. فصل سوم این سئوال را مطرح میکند که چگونه و چرا عملکرد داخلی و ارتباطات خارجی شبکههای اعتماد تغییر پیدا میکنند. فصل چهارم به بررسی تعامل بین شبکههای و انواع مختلف مهاجمین میپردازد از جمله شبکههای اعتماد رقیب. فصل پنجم برروی فرآیندهای همگرایی و واگرایی تأکید دارد که امر مهمی برای مطالعه کلی و عمومی نویسنده در این نوشتار است. فصل ششم از نتایج فصلهای پیشین استفاده میکند تا جایگاه شبکههای اعتماد را در روند دمکراسیسازی و دموکراسیزدایی بررسی نماید. فصل هفتم سرانجام تأثیرات بررسی و تغییرات معاصر اجتماعی را برای آینده شبکههای اعتماد مورد تأکید قرار میدهد و تأثیرات آن را برای آینده سیاست مطالعه میکند.