کتاب اصول و مبانی مکتب سیاسی نجف مکتب سیاسی نجف، برآیند بخشی از تحولات سیاسی، اجتماعی دنیای شیعه در قرون اخیر است که در جریان تعاملات جنبش مشروطه به دست توانای آخوند خراسانی در حدود سالهای 1314ق در نجف اشرف پایهریزی میشود. این مکتب، پس از پایهریزی خود در همان ابتدای شکلگیری حلقهای از مجتهدان و فقهای گرانقدر را به گرد خود سازماندهی میکند که بعدها بر بخش اعظمی از اندیشهها و جنبشهای سیاسی شیعه در دوران معاصر تأثیر مستقیم میگذارد. میرزای نائینی، ملا عبدالله مازندرانی، حاج میرزا حسین تهرانی، حاج آقا نورالله اصفهانی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید ابوالقاسم کاشانی و عدهای دیگر از فقها و مجتهدان شیعه حلقه علمای مکتب نجف را تکمیل میکردند که نقش آنها در تاریخ سیاسی شیعه مورد انکار هیچ محقق و مورخی نیست. مکتب نجف هر چند زائیده آموزشهای سیاسی مرحوم میرزای شیرازی و مکتب سامراست اما، در درک سیاسی و انطباق آن با جامعه اسلامی، روش و بینش نوینی اتخاذ میکند که تا حدود زیادی با روش استاد و مکتب سامرا متفاوت است. این تفاوت بهویژه در انطباق سیاست و شریعت، تعمیم ولایت در حوزه سیاست، ایجاد نظام سیاسی مبتنی بر شریعت و کیفیت و تدوین قواعد و قوانین این نظام سیاسی آشکارتر میشود. در آغاز سده بیستم میلادی، حوزه نجف، در شکل دادن به حوادث و دخالت در سرنوشت و شؤون همه کشورهای اسلامی، بهویژه سرزمینهای شیعی، اهمیتی آشکار داشت که به عنوان یکی از مهمترین نمونههای این تأثیرگذاری میتوان از نقش و حضور علمای حوزه نجف مانند آخوند خراسانی و میرزای نائینی در جریان انقلاب مشروطه ایران نام برد و نیز به عملکرد علمای این حوزه در مقابل استعمار خارجی انگلیس در عراق میتوان اشاره کرد. اساسیترین دستآوردهای سیاسی شیعه در قرن اخیر را باید در تأملات سیاسی بنیانگذاران و پیروان مکتب قم جستجو نمود. مکتب قم حاصل تلاشهای بزرگانی چون شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله بروجردی و امام خمینی (ره) میباشد که از حدود سالهای دهه چهل شمسی وارد مبارزهای همه جانبه با رژیم پهلوی شد و در کمتر از سه دهه مبارزه سازش ناپذیر، رژیم سلطنتی ایران را ساقط و نظام جمهوری اسلامی را بر مبنای آموزههای مکتب تشیع پایهریزی کرد. در تاریخ معاصر شیعه، دو حرکت بسیار باشکوه متأثر از مکتب سیاسی قم بهوقوع پیوست که دقیقاً مبتنی بر هم و هر یک در تداوم دیگری بوده است. حرکت اول قیام 15 خرداد سال 1342ش است و حرکت دوم انقلاب اسلامی ایران است که این رخداد در حقیقت عصاره تمامی مجاهدتهای شیعه برای پایهریزی یک نظام سیاسی پرقدرت مبتنی بر شریعت میباشد که در اثر آن نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه شکل میگیرد و حیات سیاسی شیعه را وارد مرحله جدیدی مینماید که در تاریخ تشیع بیسابقه است. آنچه در این کتاب به دنبال آن هستیم بررسی اصول و مبانی مکتب سیاسی نجف به عنوان یکی از سه مکتب سیاسی دوران معاصر در میان شیعیان است، که هنوز هم نگرش سیاسی علمای نجف عاملی تأثیرگذار در میان بسیاری از شیعیان میباشد و با توجه به تحولات اخیری که بعد از سقوط دیکتاتوری بعثی در عراق رخ داده است میتواند نقشی تعیین کننده در سرنوشت سیاسی شیعیان عراق و همچنین شیعیان منطقه خلیج فارس ایفا نماید. به همین منظور سعی شده است تا به پرسشهای زیر پیرامون مکتب سیاسی نجف پاسخ داده شود: 1- شاخصهای اصلی مکتب سیاسی نجف چیست؟ 2- زمینههای فکری و تاریخی مکتب سیاسی نجف چیست؟ 3- عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری مکتب سیاسی نجف چیست؟ 4- افراد فعال و شاخص مکتب نجف چه کسانی هستند؟ بر این اساس یافتههای این پژوهش به شرح زیر میباشد. در فصل اول به تبارشناسی شیعه در دو بعد تاریخی و اندیشهای پرداخته شده است. در رویکرد اندیشهای تاریخ تشیع به دو عصر امامت و مرجعیت تقسیم شده و اندیشه سیاسی شیعه در این دو دوره مورد بررسی قرار گرفته است. که دوره اول عصر امامت است و دوره دوم عصر مرجعیت که خود به چهار دوره تقسیم میشود: 1- دوران رویکرد به سلطان جائر، 2- دوران مشروعیت دادن به سلطان عادل، 3- دوران مشروطه و رویکرد به حکومت عرفی و مردمی، 4- دوران نظریه ولایت فقیه. در فصل دوم به تاریخچه حوزه علمیه نجف پرداخته شده است. در این فصل تاریخ پیدایش حوزه نجف، بنیانگذار آن و همچنین ادوار تاریخی آن که شامل پنج دوره است، مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین در ادامه به بررسی اندیشه و عمل سیاسی اندیشمندان مطرح حوزه علمیه نجف در دوره معاصر میپردازد، به همین منظور حیات سیاسی و اجتماعی آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی، میرزای نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خوئی و سید محمد باقر صدر مورد بررسی قرار گرفته و نقش و تأثیرگذاری آنها در حوادث و وقایع دوره معاصر از جمله انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی عراق، مقابله با استبداد رضاشاهی، حمایت از نهضت اسلامی ایران و... بررسی شده است. در ادامه، به بررسی اصول و مبانی مکتب سیاسی نجف پرداخته شده است. سرفصلهای اصلی این بخش عبارتند از: 1- اصولگرایی (اصولی بودن در مقابل اخباریگری) که به بیان اندیشههای اصولی علمای نجف و تأثیر آن در فعالیت و اندیشه سیاسی ایشان میپردازد. 2- بازشناسی جایگاه شریعت در سیاست که در این قسمت فعالیت سیاسی علمای نجف و در واقع اهتمام ایشان به زندگی سیاسی و اجتماعی شیعیان مورد توجه قرار میگیرد. 3- مواجهه غیر انفعالی با تمدن غرب، که به نحوه برخورد علمای مکتب نجف با اندیشههای وارداتی از غرب در غالب بحثهایی مانند مساوات، آزادی، قانونگرایی و... میپردازد. 4- ولایت فقیه در اندیشه علمای مکتب نجف، در این بخش نظرات علمای مکتب نجف در رابطه با ولایت فقیه و حدود اختیارات ولی فقیه در عصر غیبت مورد بررسی قرار میگیرد. 5- سلطنت مشروطه حکومت مورد نظر علمای نجف، که به بررسی جایگاه حکومت مشروطه و مشروطهخواهی در اندیشه علمای مکتب نجف اختصاص دارد. 6- مقابله با نفوذ بیگانگان، در این قسمت به بیان مبارزات علمای مکتب نجف با نفوذ بیگانگان در سرزمینهای اسلامی پرداخته میشود.