کتاب اصول و مبانی عملیات روانی (درآمدی بر اهداف، ابزارها و روشها) اصطلاح «عملیاتروانی» یکی از مفاهیم متداول در مکاتبات و مذاکرات استراتژیستها، نظریهپردازان و کارشناسان علوم سیاسی است؛ اما با وجود آنکه از این واژه در سطح گسترده و مقیاس وسیعی بهرهبرداری میشود اتفاق نظری پیرامون مفهوم آن وجود ندارد، تا حدی که تلقی افراد، گروهها و دولتهای مختلف از مفهوم عملیاتروانی بسیار متفاوت است. طراحی و بهرهگیری هدفمند از تبلیغات و سایر اقدامات که هدف اصلی طراحان آن تاثیرگذاری و نفوذ در باورها، اعتقادات، عواطف و احساسات، تمایلات و رفتار ملتها و دولتهای متخاصم، بیطرف و هم پیمان به منظور دستیابی به اهداف ایدئولوژیک و ملی میباشد. ابعاد، پیچیدگی و قدرت اثربخشی عملیاتروانی در گذر زمان رو به افزایش است. مهمترین عامل گستردگی، پیچیدگی و قدرت بالای تاثیرگذاری عملیاتهای روانی، در دهههای پایانی قرن بیستم میلادی، مدیون بهره برداری از علوم گوناگون، به خدمت گرفتن وسایل ارتباط جمعی و تبلیغات و استخدام پژوهشگران و صاحب نظران اندیشمند از سوی سیاست مداران و دستاندرکاران مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این عرصه بوده است. کتاب حاضر در مورد اصول و مبانی عملیات روانی بحث مینماید. کتاب از مقدمه و شش فصل به شرح زیر به رشته تحریر در آمده است. در مقدمه کتاب با عنوان «سلامهراسی دستور کار جدید عملیاتروانی غرب» که به قلم دکتر اصغر افتخاری میباشد؛ نگارنده به دنبال پاسخ این سئوال است که: دلیل توفیق نسبی پروژه اسلامهراسی در جهان معاصر چیست؟ بعبارت دیگر محقق از «چرایی توفیق» راهبرد اسلامهراسی غرب سئوال مینماید. دلیل این امر آن است که: عملیاتروانی از دیرباز بر ضد جهان اسلام در حال طراحی و اجراء بوده است اما میزان توفیق آن ضرورتاً متناسب با ابزارها و منابع در اختیار عاملان عملیاتروانی نبوده است. بلکه موفقیت و توانمندی مخاطب نقش مهمتری را ایفاء نموده است. نگارنده با تحلیل الگوی «برچسب» و کاربست آن در موضوع «اسلامهراسی»، این فرضیه را عرضه داشته که: عملیاتروانی غرب در حوزه ترویج اسلامهراسی در گرو تکوین و ظهور «اسلامهراسی ایجابی» در جهان اسلام است. منظور از «اسلامهراسی ایجابی»، ایجاد زمینههای داخلی برای توفیق سیاستهای معارضه جویانه غرب است و این که عملیاتروانی غرب بدون وجود مویدات و زمینههای داخلی نمیتواند از توفیق نسبی برخوردار باشد. مبنای تایید این فرضیه، تمییز بین دو گونه از «اسلامهراسی» (ایجابی ـ سلبی) است. در حالی که اسلامهراسی سلبی ریشه در تاریخ تحول مناسبات جهان اسلام با غرب و رویارویی این دو دارد (چیزی که موضوع رفتار عامل عملیاتروانی است)؛ اسلامهراسی ایجابی از ناحیه داخلی و تحت تأثیر (غیر مستقیم) سیاستهای غربی تکوین یافته است (چیزی که موضوع رفتار مخاطب یا هدف عملیاتروانی است). نتایج تحقیق بیانگر آن است که اسلامهراسی سلبی به دلیل مواجه شدن با مقاومت افکار عمومی (اعم از نخبگان و مردم) ـ بدلیل تولید وجههای مظلوم و تحت ستم از جهان اسلام در مقابل هجوم غرب ـ ناکام مانده و لذا «اسلامهراسی ایجابی» در تأیید آن پدیدار میشود که تا به امروز صورت غالب اسلامهراسی را شکل میدهد. معنای این سخن آن است که الگوی عملیاتروانی بر ضد جهان اسلام و ایران از حالت سلبی (اتکاء بیش از حد به ابزارها) خارج و به سمت الگوی ایجابی (یعنی جلب همراهی عناصر داخلی) تمایل یافته است. در مقدمه حاضر، موضوع اسلامهراسی به عنوان هدف اصلی این گونه از عملیاتروانی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل اول نگارنده به بیان تاریخچه عملیاتروانی از دوران باستان تاکنون پرداخته است. بر همین اساس در این فصل در مورد تحول عملیاتروانی از دوران باستان تا انقلاب آمریکا؛ تحول عملیاتروانی در دوران جنگ جهانی اول و دوم؛ عملیاتروانی در دوران جنگ سرد؛ و عملیاتروانی در دوران پس از جنگ سرد پرداخته شده است. در این فصل سعی بر این بوده که تفکیک حوزهها به درستی و دقت انجام شود و در هر زمان نسبت به اقتضائات خاص دوره مورد مطالعه به فنون جدید اشاره شود. فصل دوم به تفکیک معنایی و واژههای مفهومی عملیاتروانی نسبت به مقولات مشابه پرداخته شده است. در این بخش تفاوتهای معنایی که با سایر مقولات مانند جنگ نرم، جنگ سایبری، جنگ روانی و ... وجود دارد به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم به انواع و اهداف عملیاتروانی با نگاهی جدید پرداخته شده است. در تقسیمبندیهای صورت گرفته سعی براین بوده که جامع و دقیق صورت بگیرد. تقسیمبندی صورت گرفته مبتنی بر تجربیات کاری و حرفهای نگارنده در عرصه عملیاتروانی برون مرزی بوده است. انواع و اهداف عملیاتروانی در این فصل به شرح زیر میباشد: عملیاتروانی استراتژیک؛ عملیاتروانی تاکتیکی؛ عملیاتروانی تحکیمی؛ به لحاظ بازهزمانی؛ به لحاظ شمول موضوع؛ به لحاظ ماهیت؛ به لحاظ وضوح هدف؛ به لحاظ ابتکار عمل؛ به لحاظ حصول نتیجه؛ به لحاظ مقطع زمانی؛ به لحاظ لزوم ادامه پس از دسترسی به اهداف؛ به لحاظ سابقه؛ به لحاظ تأثیرپذیری جامعه هدف؛ به لحاظ مقبولیت در جامعه هدف؛ براساس منبع؛ به لحاظ اثر و نتیجه؛ براساس محدوده پوشش؛ اهداف عملیات روانی؛ تقسیمبندی اهداف براساس جامعه مخاطب؛ و عملیاتیسازی هدف در عملیات روانی. فصل چهارم با عنوان «ابزارهای عملیات روانی»؛ در مورد ابراهایی همچون رسانههای دیداری؛ رسانههای شنیداری؛ رسانههای مکتوب؛ تکنیکهای ابزاری عملیات روانی؛ شیوههای کاربردی در عملیات روانی؛ امتیازهای عملیات روانی و محدودیتهای عملیات روانی بحث شده است. فصل پنجم با عنوان «نقش تبلیغات در عملیات روانی»؛ به بیان تبلیغات و نقش آن در عملیاتروانی پرداخته شده است. تبلیغات از جمله واژگانی است که برداشتهای متفاوت و گاه متعارض و متضاد از آن میشود. در یک سوی آن میتوان اطلاعرسانی و آگاهیبخشی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را مشاهده کرد که بر صفحه جراید، مطبوعات، صفحات وب یا تصاویر تلویزیونی یا بر روی امواج رادیویی نقش میبندد و در سوی دیگر بزرگنمایی یا کوچکانگاری و فریب و دگرگونسازی حقیقت و ارائه چهره وارونه از واقعیت را به نظاره نشست. تبلیغات فرصتی به دست کارگزار و مجری عملیاتروانی میدهد که با بهرهگیری از تکنیکهای خاص رسانهای اهداف خود را تحقق بخشد. با وجود این، عمده تأکید این فصل بر روی تبلیغات نظام غرب علیه باورها و ارزشهای کشورهای اسلامی است که از آن طریق به صورت کاملاً موذیانه به دنبال تغییر در ارزشها و باورها میباشد به ویژه تأکید این تغییر بر روی نوجوانان و جوانان میباشد که در این نوشتار با موشکافی تاکتیکهای به کارگیری شده مورد مداقه و تدقیق قرار میگیرد. در عمل صدها روش برای ترویج باورها و کنترل اذهان مورد استفاده قرار میگیرد، اما تمام آنها را میتوان “تقریباً” در چند مقوله “همپوشان” طبقهبندی کرد. “تقریباً” به این خاطر که در امور انسانی طبقهبندی موضوعات به شیوهقطعی، دشوار است و بدین جهت “همپوشان” که در ساختار زندگی واقعی در یک زمان بیش از یک مقوله مورد استفاده قرار میگیرد که باعث نوعی همپوشانی میشود. فصل ششم به نقش شایعه در عملیاتروانی پرداخته شده است. شایعه یک داستان یا خبری است که اصولا از واقعیت به دور است. این داستان یا خبر در شرایطی پخش میشود که واقعیت در مورد آن موضوع مبهم مانده باشد.ترویج شایعه یکی از تکنیکهای کمک به ایجاد عملیاتروانی است. دقیقا به این دلیل است که مردم شایعاتی را قبول دارند که با جهتگیری و دیدگاه خودشان هماهنگ است. در تمام کشورهای دنیا اصولا شایعه جزئی از فرهنگ است. باید توجه داشت در توسعه و عدم توسعه شایعه نقش مردم بسیار بالاست و میزان کم و زیاد بودن اعتبار رسانهها بر رشد شایعه موثر است. شایعاتی که طول عمر مشخص دارند: مثلا در انتخاب وزرا، تا زمانی که وزیران معرفی نشوند، عمر شایعه پایدار است. گاهی طول عمر شایعه تمدیدپذیر میشود. یعنی در موضوعات اجتماعی شرایط برای تمدید شایعه خود به خود به وجود میآید. مثال: زمانی که یک وزیر رأی نیاورد. شایعاتی که طول عمر ثابت ندارند: شایعاتی که به شکل متناوب شروع و ادامه مییابند، وضعیت ثابت ندارند مثل: گرانی و یا اتفاقاتی که یک باره و دفعتا روی میدهد و وضعیت ثابت ندارند؛ ترور و زلزله. به هر حال شایعه همیشه دروغ نیست و همیشه داستان بدخواهانهای را شامل نمیشود. ممکن است شایعه سبب درز کردن اطلاعات گردد، بویژه در زمان جنگ، یعنی زمانی که کنترل اطلاعات نظامی از جهت امنیت ملی کشور ضروری است. میتوانیم بگوییم شایعه برای به انجام رساندن دو وظیفه توأم انتشار مییابد: اولین وظیفه بیان و تفسیر تنش احساسی است که افراد حس میکنند و وظیفه دوم تسکین این تنش است. در شرایط عادی، اخبار از طریق منابع قابل اطمینان و رادیو و تلویزیون پخش میشود و شایعه کمتر به حال ظهور و بروز مییابد اما وقتی فشار روحی و سردرگمی به وجود میآید شایعه نیز گسترش مییابد. در چنین شرایطی اگرچه شایعات از پشتوانه و شواهد محکمی برخوردار نیستند اما به دلیل خودداری منابع رسمی از انتشار اطلاعات و اخبار کافی و شواهد که گاهی به خاطر دسترسی نداشتن به آن و گاه به لحاظ اعمال سانسور است به سرعت و از طریق تکرار در میان مردم در سطح وسیعی گسترش مییابد و این تکرار از آن جهت است که نیازهای هیجانی مردم را برآورده میکند. در خصوص بحث زمان، اعتقاد بر این است که به موقع بودن پخش شایعه بیشترین تاثیر را دارد و همچنین بالاترین تاثیر شایعه در لحظه اوج احساسات مردم است. چنانچه شایعه قبل یا بعد از زمان تاثیرگذار مطرح شود به همان اندازه نفوذ خود را از دست میدهد. مکان پخش یک شایعه نیز میباید کاملا دارای مجاورتهای معنوی و جغرافیایی باشد.