چیزی درباره ی جرجی جُرجی در واقع متوجه شده که دربارهی همهی موجودات یک چیزی وجود دارد: دربارهی سگهای کوچک این است که جرجی متنفر است آنها را گردش ببرد. دربارهی جینیجغله این است که او ترجیح میدهد روی کفشش را خطخطی کند تا به جرجی در تحقیق کمک کند.دربارهی مادربزرگ اندی این است که هربار جرجی را میبیند او را میبوسد ولی حتی یک کلمه هم نمیتواند انگلیسی حرف بزند.دربارهی مامان جرجی این است که او بچهای توی شکمش دارد که ممکن است به زودی قدش از قد جرجی بلندتر شود.و چیزی که دربارهی جرجی وجود دارد... خب چیزی که دربارهی جرجی وجود دارد چیست؟