کتاب ارتباطات بحران : تبدیل بحران به فرصت وقوع بحران در جوامع امروزی امری اجتنابناپذیر است. یکی از مهمترین ابعاد مدیریت هر نوع بحرانی اعم از بلایای طبیعی مثل سیل و زلزلزله و بحرانهای سازمانی مثل ورود ویروسهای رایانهای به داخل شبکههای سازمانی، آتشسوزیها و سوانح صنعتی، برقراری ارتباطات صحیح و کارآمد با مردم و قربانیان اتفاقات پیشآمده است. ارتباطات اثربخش به هنگام بروز بحران و پس از آن نه تنها میتواند تبعات ناشی از بحران را به حداقل برساند، بلکه چنانکه نویسندگان کتاب حاضر نشان دادهاند، میتواند بحران را به فرصتی برای احیا و بازسازی و نیز درس گرفتن از اشتباهات بدل کند. یکی از اصلیترین کارکردهای بحران برای سازمانها دگرگونی و تحول بنیادینی است که در نگرش و رویههای جاری سازمان حاصل میشود. فرایند احیا و توسعه بعد از بحران یکی از دغدغههای اساسی سازمانها است. مثلاً بانکی را تصور کنید که با بحران کمبود منابع در اثر اختلاس از شبکه بانکی مواجه است. این بانک برای جلب اعتماد مشتریان و سپردهگذاران به ارتباطات اثربخش و کارآمدی نیازمند است که بتواند طرفهای ذینفع خود را از تبعات مشکل پیشآمده آسوده خاطر نگه دارد. به همین ترتیب، در هنگام وقوع بلایای طبیعی نیز اطلاعرسانی دقیق و مناسب میتواند از پیامدهای اجتنابناپذیر بحرانها مثل پخش شایعات و نگرانیهای بیمورد، پیشگیری کند. فصول متوالی و دوازدهگانه کتاب حاضر به نمونههای متعدد بحرانهای طبیعی و سازمانی اشاره میکند که خواننده فارسی زبان نیز میتواند نسبت به نمونههای داخلی و میزان دقت و اثربخشی ارتباطات بینش خوبی کسب کند. نویسندگان این کتاب را به سه بخش تقسیم کردهاند که هر بخش نیز به نوبه خود دارای چند فصل است. آنها کوشیدهاند در بخش اول کتاب مفهوم ارتباطات بحران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. فصل اول کتاب به ارائه تعریف جامع و دقیقی از مفهوم «بحران» و تجزیه و تحلیل عناصر تشکیلدهنده آن اختصاص یافته است. ادامه این فصل پا را از مرحله تعریف فراتر گذاشته و انواع بحرانهایی را که ممکن است به تجربه آدمی درآید، شرح داده است. نویسندگان فصل دوم را به یکی از مهمترین عناصر بحران که همانا «عدم قطعیت» است اختصاص دادهاند. موضوع عدم قطعیت بویژه از این جهت حائز اهمیت است که شیوههای معمول اطلاعرسانی را به چالش میطلبد و موفقیت ارتباطگران در هنگام بروز بحران تا حد زیادی بسته به این است که آن را چگونه مدیریت کنند. در این قسمت 10 درس در زمینه مدیریت شرایط عدم قطعیت به خوانندگان ارائه شده است. فصل سوم و چهارم نیز درسهایی در زمینه برقراری ارتباطات و رهبری اثربخش بحران ارائه شده است. نویسندگان در جای جای کتاب تاکید کردهاند که با مهار صحیح بحران میتوان از آن برای خلق فرصتهای سازنده و احیاگرانه سود جست و از تبدیل آن به یک فاجعه بزرگتر پیشگیری کرد. بخش اول این کتاب نیز با ارائه توصیههای عملی درباره چگونگی خلق فرصتهای سازنده، ابزار مناسبی برای رسیدن به ارتباطات اثربخش بحران به دست میدهد. بخش دوم این کتاب نیز دارای چهار فصل است که نویسندگان در آنها به شرح نمونههایی از تجارب عملی در مواجهه با بحران پرداختهاند. هرکدام از این مطالعات موردی یکی از موضوعات ارائه شده در بخش اول کتاب را در برگرفته است. در پایان هر کدام از این موارد نویسندگان ارزیابی نحوه عملکرد ارتباطگران بحران را به خواننده سپرده و از او خواستهاند با توجه به درسهای عملی ارائه شده در بخش قبل در مورد میزان کارایی ارتباطات بحران هر کدام از سازمانهای درگیر با بحران قضاوت کنند. بخش سوم کتاب نیز به بررسی دو مفهوم «ارتباطات مخاطره» و «اخلاقیات ارتباطات» پرداخته و نویسندگان در کنار ارائه چند رهیافت مفهومی و نظری، از ذکر مصادیق و تجارب عملی مرتبط با آنها غافل نشدهاند. در این بخش نیز دوباره بر همان موضوع محوری کتاب که چگونگی تبدیل بحران به فرصت است، تاکید شده است. این کتاب در عین برخوردار بودن از غنای نظری، زمینه تبدیل نظریه به عمل را فراهم کرده و با بررسی تجارب سازمانهای مختلف در مواجهه با بحران، درسهای مفید و آموزندهای به دست داده است. فصلهای آغازین کتاب درسهای نظری پرفایدهای در زمینه نحوه مدیریت عدم قطعیت، ارتباطات اثربخش و رهبری کارآمد بحران به خواننده ارزانی میدارد، چنانکه خواننده پس از مطالعه فصول مقدماتی کتاب به ملاکها و معیارهای خوبی برای قضاوت و ارزشیابی نمونههای عملی ارائه شده در فصلهای بعدی دست مییابد. از این نظر، مطالعه کتاب حاضر برای ارتباطگران ایرانی اعم از کارگزاران روابط عمومی و روزنامهنگاران بسیار سودمند خواهد افتاد. چرا که ماهیت این دو رشته بهگونهای است که بیش از آنکه بر رویکردهای نظری استوار باشد، بر تجارب موردی و عملی مبتنی است. اما تا آنجا که مترجمان این کتاب مطلعاند، تقریباً هیچ متن مرجعی در زمینه نحوه برقراری ارتباطات اثربخش به هنگام بروز بحران به زبان فارسی به انتشار نرسیده است و خوانندگان ایرانی به هیچ منبعی دسترسی ندارند که در آن با بررسی تجارب سازمانهای مختلف در هنگام مواجهه با بحران نقاط ضعف و قوت آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده باشد و این تجارب را در اختیار خوانندگان قرار دهد. اما این کتاب از یک سو به توضیح رویکرد نظری نویسندگان به ارتباطات بحران پرداخته و از سوی دیگر مجموعهای از توصیهها و درسهای عملی را در اختیار آنها گذاشته است. از این رو به نظر میآید مطالعه این کتاب خواهد توانست بر غنای نظری و عملی این حوزه در ایران بیفزاید. فهرست مطالب کتاب به شرح میباشد: بخش اول: درسها فصل 1. تعریف ارتباطات بحران فصل 2. درسهایی درباره مدیریت شرایط عدم قطعیت فصل 3. درسهایی درباره ارتباطات اثربخش بحران فصل 4. درسهایی درباره رهبری اثربخش بحران بخش دوم: آموختههای خود را به کار بندید فصل 5. نمونههایی از موفقیت و شکست در مدیریت سوانح صنعتی فصل 6. نمونههایی از موفقیت و شکست در مقابله با شیوع مسمومیتهای غذایی فصل 7. نمونههایی از شکستها و موفقیتها در مقابله با تروریسم فصل 8. نمونههایی از موفقیتها و شکستها در مقابله با بلایای طبیعی بخش سوم: فرصتها فصل 9. درس گرفتن از شکستها فصل 10. ارتباطات مخاطره فصل 11. توجه به ملزومات اخلاقی بحران فصل 12. بحرانها تعریف جدیدی از شرایط عادی به دست میدهند.