داستان انتشار «اتحادیه ابلهان» اثر جان کندی تول داستان عجیبی است. نویسنده کتاب را در سن سی سالگی نوشت و بعد از اینکه هیچ ناشری قبول به چاپ آن کتاب نرفت به زندگی خود پایان داد. مادر جان کندی یازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوییزیانا حاضر به انتشار کتاب شد. با انتشار این کتاب استقبال خوبی شد. و همان سال جایز پولیتتزر را گرفت. اتحادیه ابلهان داستان زندگی پسر چاق و تنبلِ سی و چندساله به اسم ایگنیشس است که با مادرش در محله‌ای بدی در نیواورلینز زندگی می‌کند. روحیه آرمانگرایانه دارد. در عین حال ایگنیش فردی تنبل است که همیشه برای خانواده و شهر خود دردسر درست می‌کند. او از جامعه مصرف‌گرای آمریکایی متنفر است. او معتقد است با فروپاشی نظام قرون وسطا، خدایان هرج‌ومرج و جنون و بدسلیقگی مستولی شدند، نامتعارف لباس می‌پوشد، رفتار عجیب و غریب می‌کند و حرف می‌زند و روزهایش را به تنظیم کیفرخواست تاریخی علیه جامعه و علیه قرن حاضر می‌گذراند. یک مأمور مخفی دست و پا چلفتی که برای تنبیه به مستراح ایستگاه اتوبوس تبعید شده است، پیرمرد عاشق‌پیشه‌ای که فکر می‌کند همه پلیس‌ها کمونیستند، یک پیرزن فقیر دائم‌الخمر، رییس بی‌انگیزه کارخانه در حال ورشکستگی تولید شلوار و کارمندان و کارگرانی از او درب و داغان‌تر، زنی که به سبک بیمارگونه و مسخره‌ای نظریات نوین روان‌شناسی را بلغور می‌کند و در حقیقت به هجو می‌کشد، هات‌داگ‌فروش متقلبی که به عنوان ادای دین به سنت و تاریخ نیواورلینز بر تن فروشندگانش لباس فرم دزد دریایی می‌پوشاند: این‌ها و شخصیت‌های دیگری از این قبیل، در ماجراهایی موازی قرار می‌گیرند و در نهایت مانند تکه‌هایی از یک پازل به هم می‌پیوندند تا اتحادیه‌ای از ابلهان را در جامعه‌ای که نمونه عصر حاضر است تشکیل دهند. همچنین با کارها و حرف‌های بی‌معنی و دلقک‌گونه‌شان بر ادعای «ایگنیشس» قهرمان محوری رمان که جهان امروز را سیرکی متحرک می‌بیند صحه بگذارند. "لذت خرید کتاب از فروشگاه آنلاین کتابخون"