یک جور خوشبختی پدر و مادر در فینلی هارت قراراست از هم جدا شوند و تصمیم می گیرند فینلی را برای تعطیلات تابستان به خانهی هارت ببرند، خانهی پدرومادر پدریاش،در شهری که محل زندگی خانوادهی پدری اش است. فینلی اولین بار است که خانواده پدری اش را می بیند. او غمگین است و هیچ چیز در مورد آنها و راز وحشتناکی که پنهان می کنند، نمی داند.