با کلام خود گناه نکنید؛ هیچچیز را به خود نگیرید؛ تصورات باطل نکنید و بیشترین تلاش خود را بکنید. این جملات چکیدهای از «چهار میثاق»اند. دون میگوئل روئیز در این اثر پرفروش خود سعی دارد چهار باوری را آشکار کند که انسانها را محدود میکنند و رؤیای مشترک آنها و دنیا را تغییر میدهند؛ باورهای غلطی که شادی را از ما سلب و رنج بیمورد ایجاد میکنند. بر اساس حکمت باستانی تولتک که نویسنده یکی از نوادگانش است، «چهار میثاق» کد رفتاری قدرتمندی را ارائه میدهد که میتواند زندگی ما را بهسرعت به تجربهٔ جدیدی از آزادی، شادی واقعی و عشق تبدیل کند.
«چهار میثاق» با زبانی ساده و درعینحال بسیار قدرتمند، نحوهٔ تفکر و عمل ما را هنگام رویارویی با مسائل زندگی دگرگون میکند.
میثاق اول که همان «با کلام خود گناه نکنید» است به بیان اثر لحن وکلام شما بر دیگران میپردازد. اگر کلام شما هنگام سخن گفتن با دیگران تلخ و زهردار باشد، ممکن است اثری جبرانناپذیر بر شنونده داشته باشد.
میثاق دوم «هیچچیز را به خود نگیرید» است که به شما میگوید اگر فردی با کلامی زهردار و تلخ، شمارا آزرد و اذیت کرد، شما نباید عکسالعمل شدیدی به حرف او نشان دهید؛ چراکه ممکن است این عکسالعمل تمام زندگی شمارا تحت تأثیر قرار دهد.
میثاق سوم میگوید «تصورات باطل نکنید» چراکه این تصورات اساس زندگی شمارا میسازند و ممکن است شما در ذهنتان تصوراتی را بپرورانید که هرگز درست نیستند وزندگی شمارا تحت تأثیر قرار میدهند.
و درنهایت میثاق چهارم «بیشترین تلاش خود را بکنید» میگوید شما باید فارغ از هر اتفاقی در زندگیتان تلاش خود را انجام دهید و برای کارهای پیش رویتان پشتکار داشته باشید، این تلاش در همهٔ عمر انسان یکنواخت نیست، بلکه با افزایش سن قابلتغییر است.
هزاران میثاق هست که ما با خودمان، با دیگران، با رؤیای زندگیمان، با خداوند، با جامعه، با والدینمان، با همسرمان و با بچههایمان داریم؛ اما مهمترین میثاقها آنهایی است که ما با خودمان داریم. در این میثاقها شما به خود میگویید که چه کسی هستید، چه احساسی دارید، به چه چیز اعتقاد دارید و چگونه رفتار میکنید. نتیجه این میثاقها چیزی است که آن را شخصیت خود مینامید. در این میثاقها شما میگویید: «این من هستم. این اعتقاد من است. من برخی کارها را میتوانم بکنم و برخی کارها را نمیتوانم. این واقعیت است، آن خیال است؛ این ممکن است، آن ممکن نیست.»
یک میثاقِ تنها، آنقدرها مسئلهبرانگیز نیست، اما ما تعداد زیادی میثاق داریم که موجب رنج بردن ما میشوند و موجب میشوند که در زندگی شکست بخوریم. اگر میخواهید حیاتی شاد و سرشار داشته باشید، باید شجاعت این را پیدا کنید که میثاقهای مبتنی بر ترس را درهم بشکنید و اقتدار شخصی خود را مطالبه کنید. میثاقهای مبتنی بر ترس موجب صرف انرژی بسیاری میشوند، اما میثاقهای مبتنی بر عشق به ما کمک میکنند تا انرژی خود را حفظ کنیم و حتی انرژی بیشتری کسب کنیم.
هریک از ما با مقداری اقتدار شخصی به دنیا میآییم که هر روز آن را بازسازی میکنیم. بدبختانه ما همه اقتدار شخصی خود را در درجه اول صرف ایجاد این میثاقها میکنیم و بعد صرف حفظ و نگهداری آنها. توان شخصی ما توسط همۀ میثاقهایی که آفریدهایم هدر میرود و نتیجهاش احساس ناتوانی است. هر روز فقط آنقدر توان برایمان باقی میماند که بتوانیم زنده بمانیم، چون بیشتر اقتدارمان صرف نگهداری میثاقهایی میشود که ما را در دام رؤیای سیارهمان نگه میدارد. ما چگونه میتوانیم کل رؤیای زندگی خویش را تغییر دهیم وقتی که توان کافی برای تغییر کوچکترین میثاقها را نداریم؟
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir