کتاب یکشنبه نشر چشمه:خانه تاریک بود تمام پرده ها را کشیده بودند نور خیابان از پنجره ی آشپزخانه اجاق گاز و کف را روشن کرده بود و اجازه نمی داد تاریکی مطلق را حس کنم.آن نور و نورهای ریز و درشتی که از اطراف به خانه هجوم آورده بودند و از هر درزی رخنه کرده بودند خیال تاریکی را ازم می ربودند و من دراز کشیده بودم.....