«جنگ و صلح» شاهکار بیهمتای لئو تولستوی، نویسنده برجسته روسی، در سال 1869 میلادی منتشر شد و به عنوان یکی از عظیمترین آثار ادبیات جهان شناخته میشود. این رمان حماسی، مقاومت مردم روسیه در برابر تهاجم ناپلئون بناپارت را روایت میکند و با بیش از 580 شخصیت پرداختهشده، تصویری جامع از جامعه روسیه در اوایل قرن نوزدهم ارائه میدهد. تولستوی در این اثر، زندگی اشراف روسیه را در بستر رویدادهای تاریخی بزرگ بررسی میکند و مفاهیمی مانند عشق، جنگ، سرنوشت، و آزادی را با نگاهی فلسفی و روانشناختی تحلیل مینماید.
رمان «جنگ و صلح» در فاصله سالهای 1805 تا 1820 میلادی جریان دارد و وقایع آن حول دو جنگ اصلی روسیه و فرانسه و دوره صلح میان آنها شکل میگیرد. تولستوی با تمرکز بر زندگی دو خانواده اشرافی، باکونسکی و راستوف، تأثیرات جنگ و تحولات اجتماعی بر افراد را به تصویر میکشد. شخصیتهایی مانند پیِر بزوخف، فرزند نامشروع کنت بزوخف که وارث ثروت عظیم پدر میشود، و پرنس آندره، افسری روشنفکر که در جستجوی معنای زندگی است، قلب داستان را تشکیل میدهند. پیِر با سادهلوحی و عقاید انقلابیاش، در محافل اشرافی روسیه به چالش کشیده میشود، درحالی که پرنس آندره در میدان نبرد با پرسشهای عمیق فلسفی درباره مرگ و افتخار روبهروست.
تولستوی در این رمان، نه تنها نبردهای نظامی، بلکه زندگی روزمره، عشقها، رقابتها، و دغدغههای شخصیتها را با جزئیاتی خیرهکننده توصیف میکند. او با تحلیل انگیزههای ناپلئون و تزار الکساندر، دیدگاهی انتقادی نسبت به نقش رهبران در شکلگیری تاریخ ارائه میدهد. بخشهایی از کتاب به مقاومت مردم مسکو و فداکاریهایشان در برابر اشغال فرانسه اختصاص دارد، که به گفته مقام معظم رهبری، نمادی از روحیه دفاعی یک ملت است.
این کتاب به دوستداران ادبیات کلاسیک جهانی، علاقهمندان به تاریخ اروپا، و کسانی که به تحلیل روانشناختی شخصیتها علاقه دارند، پیشنهاد میشود. «جنگ و صلح» با وجود حجم گسترده و پیچیدگی روایی، به دلیل عمق مفاهیم و روایت گیرایش، برای کسانی که به دنبال درک رابطه میان سرنوشت فردی و تحولات تاریخی هستند، اثری ضروری محسوب میشود. همچنین، این کتاب برای پژوهشگران ادبی و فلسفی که به بررسی تأثیر جنگ بر جامعه و انسانیت میپردازند، منبعی ارزشمند است.
به گفته مقام معظم رهبری، این رمان بهدلیل پرداختن به روحیه مقاومت مردم روسیه در برابر ناپلئون، در میان آثار ادبی جهان جایگاهی ویژه دارد. اگرچه مطالعه این اثر به صبر و فرصت کافی نیاز دارد، اما تجربه غوطهوری در دنیای پرجزئیات تولستوی و شناخت عمیقتر انسانیت، ارزش این کوشش را دارد.
«در محافل اشرافی پترزبورگ همهجا بحث از حملهٔ ناپلئون به کشورهای اروپایی، پیوستن روسیه به ارتش اتریش در دفاع از اروپا در مقابل کشورگشاییهای ناپلئون و نیز جوان درشتهیکلی به نام پییر فرزند نامشروع و عزیزدردانه کنت بزوخف (یکی از مردان مشهور دربار که اینک در بستر مرگ است) هست، چون کنت این جوان را وارث ثروتش کرده است. پییر جوان ده سالی در فرانسه درسخوانده و تازه به روسیه آمده و پایش به محافل اشرافی بازشده است. وی سه ماهی میشود که بنا به دستور پدرش از مسکو به پترزبورگ آمده تا شغلی برای خود پیدا کند اما هنوز شغلی برای خود انتخاب نکرده است. بااینحال همه میدانند که طبق وصیت کنت بزوخف او وارث احتمالی تمام دارایی این کنت بسیار ثروتمند است. به همین جهت همهکسانی که آرزو دارند او دامادشان شود در اطراف او میچرخند و او را دائم به محافل اشرافی دعوت میکنند. پییر آدم ساده و متواضعی است. در محافل اشراف نیز وی باآنکه هنوز از روابط افراد سر درنمیآورد با حرفهای صریح و تندش در بحثهای سیاسی روز شرکت میکند و گاه با این حرفها باعث رنجش دیگران میشود. مثلاً او از ناپلئون دفاع میکند و معتقد است او آدمبزرگی است، چون بااینکه انقلاب پیروز شده ولی حقوق شهروندانش را حفظ کرده است. برای همین آنا پاولونا بانی محفلی که پییر در آنجا مهمان است همهجا مواظب حرف زدنهای اوست. پرنس آندره دوست پییر نیز تقریباً با او همعقیده است و میگوید کارهای ملی یک امپراتور را باید از مسائل خصوصی او جدا کرد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir