طبق معمول هنگامی که کشتی به اسکله نزدیک میشد، عدهیی برای تماشا خود را به اسکله میرساندند تا نظارهگر ورود آن باشند.
در 24 فوریه 1815 بود که به وسیله دیدهبانهای اسکله ورود یک کشتی بخار به نام «فارا اون» اعلام شد که به یکی از ثروتمندان مشهور منطقه تعلق داشت. اما از آنجایی که پرچمهای سیاهی اطراف عرشهی کشتی آویخته بود، همه میدانستند که احتمالاً اتفاق بدی برای کشتی و یا سرنشینان آن پیش آمده باشد، اما هیچکس نمیدانست چه اتفاقی افتاده است. اما این را خوب میدانستند که قطعاً اتفاقی برای کشتی پیش نیامده چون از لحاظ استحکام بسیار مشهور بود.
راهنمای کشتی خود را آماده میکرد که به بندر برسد. در کنار او جوان دیگری کشتی را راهنمایی میکرد که بهمحض رسیدن راهنمای جدید، محل خود را ترک کرد و بهسمت قایقی رفت که راهنمای تازهوارد نزدیک بندر میشد و به محض رسیدن به قایق گفت:
-اوه «دانتس» تویی؟ چه اتفاقی افتاده؟
-اتفاق ناگواری برایمان پیش آمده، ما کاپیتان خودمان را از دست دادیم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir