شمع همیشه فروزان: خاطرات و اسناد منتشر نشده درباره آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی(ره) مرجع عالیقدر، مفسر قرآن، و محقق تأثیرگذار و شاگردپرور معاصر، مرحوم آیتاللهالعظمی سیدابوالقاسم موسوی خویی (۲۸ آبان ۱۲۷۸ـ ۱۷مرداد ۱۳۷۱) علوم مقدماتی را تا ۱۳سالگی در زادگاهش خوی آموخت. در سال ۱۳۳۰ق به نجف رفت و از علمای بزرگواری چون: شریعت اصفهانی، مهدی مازندرانی، آقاضیاء عراقی، مرتضی طالقانی، کمپانی، میرزای نائینی، بلاغی نجفی، عبدالهادی شیرازی، بادکوبهای، سید ابوالقاسم خوانساری و تا حدودی قاضی طباطبایی درس آموخت. ایشان طی چند دهه اقامت در نجف اشرف، شاگردان فراوانی پرورد که از نامآورترین ایشان میتوان یاد کرد از حضرات آیات: بهجت، میرزاجواد تبریزی، وحید خراسانی، سیستانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، روحانی، صادقی تهرانی، شهید محمدباقر صدر، امام موسی صدر، میرزاعلی فلسفی، غضنفری خوانساری، موحد ابطحی، حسینی زنجانی، مجتبی تهرانی، علامه جعفری، علامه تهرانی، علامه فضلالله، دکتر ابوالقاسم گرجی و... از آثار علمی ایشان است: نفحاتالاعجاز، البیان فی تفسیر القرآن، معجم رجال الحدیث، اجود التقریرات، تکملة منهاج الصالحین، مبانی تکملة منهاج الصالحین، رساله در خلافت، قصیده در مدح امیرالمؤمنین(ع)، فقه القرآن علی المذاهب الخمس و... خدمات اجتماعی با همه فعالیتهای علمی و تحقیقی، ایشان اهتمام زیادی در احداث مراکز اجتماعی همچون کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه، خوابگاه، درمانگاه، بیمارستان، مؤسسه خیریه و دارالایتام داشتند؛ از جمله: مکتبه و دارالعلم نجف؛ مؤسسه، بیمارستان، درمانگاه خیریه و سرای سالمندان خوی؛ مدینهالعلم و کتابخانه در قم؛ مدرسه و کتابخانه در مشهد؛ دارالعلم و مجتمع امامزمان(ع) در اصفهان؛ احداث مرکز اسلامی در نیویورک، لوسآنجلس، دیترویت، لندن، سوانزی، فرانسه، بیروت، مونترال، مجمع فرهنگی بمبئی، مرکز فرهنگی و انتشاراتی کراچی، دانشگاه علوم دینی اسلامآباد، مرکز فرهنگی کوآلالامپور مالزی، دارالعلم و مدرسه دینی بانکوک؛ دارالزهرای یتانولغ، مدرسه دینی داکا و... روابط این بزرگوار با دولت بعثی عراق تیره بود؛ به گونهای که در اوایل دهة ۸۰ میلادی، اموالش مصادره و شاگردانش دستگیر، شکنجه و شهید میشدند. در خیزش شعبانیه، ایشان حمایت خود را از مجلس اعلای اسلامی عراق اعلام کردند که درنتیجه صدام او را تا آخر عمرش در حبس خانگی نگه داشت این مرجع بزرگ در روز شنبه، ۸ صفر ۱۴۱۳برابر با ۱۷ مرداد ۱۳۷۱، به علت بیماری قلبی در ۹۴ سالگی در کوفه به لقاءالله پیوست و در صحن حرم مقدس علوی به خاک سپرده شد. تصاویری از تشییع و خاکسپاری ایشان که بعد از سقوط صدام منتشر شد، حاکی از حضور تعداد کمی از نزدیکان و فضای سنگین امنیتی و حضور نظامیان بعث در داخل حرم در حین تشییع است. رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به مناسبت درگذشت این عالم فرزانه، فرمودند: «عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایشهای الهی و نشانگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است. ایشان در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزههای علمیه از اساتید مسلم و کمنظیر به حساب میآمد. فقیهی بزرگ و اصولیی عمیق و مفسری نوآور و رجالیی صاحب مکتب و متکلمی زبردست بود.» با توجه به اهمیت شخصیت کمنظیر آیتالله العظمی خویی(ره)، جا دارد که کتابهای جامعی درباره حیات علمی و عملی ایشان تدوین شود. اثر حاضر که مشتمل بر شرح زندگانی، خاطرات و اسناد منتشر نشده درباره ایشان است، گامی نسبتا بلند در این راستاست. این کتاب در بخشهای زیر تدوین یافته است: شرح زندگانی، شنیدهها و مصاحبهها، خاطرات به قلم دیگران، در آیینه کتاب، در آیینه نشریات خارجی، مؤسسات، مراکز و مدارس خیریه، دوران بیماری معظمله، اطلاعیهها و اعلامیههای آیات عظام و مراکز علمی و فرهنگی و حوزوی بعد از فوت، اشعار سروده شده در سوگ ایشان، در آیینه اسناد، نظر علمای عالیقدر، اجازات اساتید، مکاتبات با دیگران درباره امور فرهنگی، مکاتبات و انقلاب اسلامی ایران، مکاتبات با آیات عظام، مکاتبات خارجی، نمونههایی از استفتائات، آیتالله خویی و خاندانش. نویسنده در این کتاب کوشیده از لابلای کتابها و مجلات و مکاتبات و سخنان بعضی از بزرگان، عظمت، شخصیت، علمیت، معرفت، شاگردپروری، تألیفات آن مرجع بزرگ را بررسی کند و کلید بسیاری از معارف آن شخصیت والا را به دست محققان و پژوهشگران بدهد. در بخشی از مقدمه مؤلف آمده است: «با بعضی از اعزّه و بزرگان حوزوی بهویژه حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدجواد شهرستانی تهیه و تدوین و تنظیم این کتاب را در میان گذاشتم و از آنها راهنمایی و رهنمود خواستم که اکثرا موافق بودند و تشویق و ترغیب میفرمودند...» در یکی از خاطرات این کتاب به قلم استاد سیدهادی خسروشاهی آمده است: «وقتی آیتاللهالعظمی خویی وارد نجف اشرف شد، یک نوجوان ۱۳ساله بود که به خواندن مقدمات و سطوح پرداخت؛ ولی از همان آغاز، نبوغ و ذکاوت در سیمای وی آشکار بود و در محافل علمی حوزه، این نوجوان به عنوان یک طلبه فاضل، خوشفهم، تلاشگر و کوشا جلوه نمود و به حسن شهرت و فوقالعاده بودن معروف شد. به نوشته استاد سنبحانی: او از سه قوه و استعداد روحی فوقالعاده برخوردار بود که کمتر این سه قوه در یک فرد جمع میشوند: ۱ـ فهم و هوش و دریافت مطالب به صورت صحیح، ۲ـ حفظ و ضبط مطالب بدون آنکه با مرور زمان فراموش شود، ۳ـ تصرف و موشکافی در مطالب و در نتیجه نوآوری. مرحوم آیتالله خویی از جوانی به نبوغ و استعداد فوقالعاده و حفظ و ضبط و تصرف و ابتکار و نوآوری معروف بود و همین سه عامل بود که در سنین سی سالگی او را جزء مدرسان «خارج» ساخت تا آنجا که شاگردان آن مرحوم میگویند: وی از سال ۱۳۵۰ق بحث خارج را آغاز نمود که در آن گروهی از فضلا شرکت میکردند. و این حکایت از این دارد که آن مرحوم چه اندازه جودت فهم و استعداد عالی داشته و چقدر در تحصیل علم و دانش ساعی و کوشا بوده که توانسته است در جوانی به درجه رفیع اجتهاد مطلق نایل شود و بر عالیترین کرسی تدریس حوزه علمیه نجف تکیه بزند. دوران تحصیل آیتالله خویی همراه با رفاه و آسایش طلبگی نبود، بلکه ایشان مانند دیگر طلاب و محصلان حوزههای علمیه و مراجع عظام، دوران طلبگی و تحصیل را با سختی و عسرت گذرانید. در میان اسناد خانوادگی ما، سندی از هفتاد و دو سال پیش ـ یعنی در همان اوج شکوفایی تحصیل و تدریس و اجتهاد آیتالله خویی ـ وجود دارد که نشان میدهد که ایشان با قبول انجام زیارت، بخشی از هزینه زندگی خود را تأمین میکرده است... آیتالله خویی از همان جوانی کرسی تدریس خارج را در حوزه علمیه نجف در اختیار داشت و تا اواخر هم، علیرغم اشتغالات مرجعیت، همچنان کار اصلی او تدریس، تألیف و تربیت شاگردان برجسته در علوم اسلامی بوده است... تصاویر دیریاب و متعدد رنگی و سیاه ـ سفید، اسناد و مدارک فراوان، گفتگو با شخصیتهای علمی، نثر و بیان گویا و جذاب از محاسن این کتاب مفصل است که جای تکمیل و تحسین دارد.