این کتاب قابل تهیه است!با توجه به شرایط تامین کتاب، تهیه این کتاب ممکن است زمانبر و یا با تغییر قیمت همراه باشد؛ که در این صورت به شما اطلاع داده خواهد شد
این کتاب قابل تهیه است!با توجه به شرایط تامین کتاب، تهیه این کتاب ممکن است زمانبر و یا با تغییر قیمت همراه باشد؛ که در این صورت به شما اطلاع داده خواهد شد
معرفی کتاب
کتاب جاده جنگ جلد1 ین جاده جنگ است که روسها با ابزار و ادوات جنگیشان هموار کردهاند و آغاز جاده، شرق ایران است. اما پیش از آنکه قوای روس به بهانه دفاع از ایران در مقابل آلمانها به این سرزمین حمله کنند، همه چیز در آرامش بوده است. اصلاً جلد نخست از رمان بلندبالای «جاده جنگ» از آنجا آغاز میشود که یک سوار با زنی زیباروی در هاله نقرهگون سپیدهدم به قریه ساکت بینالود میرسند. منصور انوری ادامه این فصل را میرساند به کوچ ایل قافله عشایری به رهبری گلمراد. بعد هم مخاطب را میبرد به تماشای گشتزنی ژاندارمها که برای مقابله با قاچاقچیان تریاک است. رضا دوست آن سوار و گلمراد هم جزو سربازان این ژاندارمهاست. اما دوستیها نمیتواند برقرار بماند؛ چراکه شهریور 1320 است و زمان حمله روسها به ایران. جنگندههایشان هم به آسمان بینالود تجاوز میکنند، اما بمبی نمیاندازند و به جایش اعلامیههایی پایین میریزند که بگوید آنها برای مقابله با فاشیسم به ایران آمدهاند. اما از سویی دیگر غرش تانکهای روس در محور سرخس شنیده میشود. صحبت از تکتیرانداز ماهری هم هست به اسم مرگان که روسها را کلافه کرده است. رضا سخت در پی آن است که این مرگان مرموز را پیدا کند. نهایتا هم برای عملی شدن نقشههایش، دعوت روسها را برای همکاری با آنان میپذیرد و همراه آنان به شاهرود میرود تا جلد نخست از «جاده جنگ» به پایان برسد و مخاطب، مشتاق و منتظر، جلد دوم را آغاز کند. قسمتی از کتاب:محمدکیهان، متاثر و دردمند، اما محکم گفت: «بیشه هیچ وقت خالی از شیر نمیمونه ... یکیش مرگانه! ...هنوز روسا از تودهنیای که توی تنگه باجگیران بهشون زده، گیجو ویجان.» رضا سر از آغوش محمدکیهان بلند کرد و راست ایستاد. در نینیِ چشمان او برق امید میدرخشید؛ هرچند هالهای از اشک حدقههای چشم او را فراگرفته بود.صفحه 128