کتاب بشنو از نی فرصتی کوتاه است برای تأمل بر مناجاتمان باخدا...
این اثر که باقلم ادبی استاد صفایی حائری نگاشته شده است، شرحی لطیف بر دعای ابوحمزه ثمالی، در دوازده فراز است؛ دعایی که سیدالساجدین در تمام سحرگهان ماه خدا، آن را پس از نماز میخواندند، اینک با تحلیلی عاشقانه و عارفانه از نشر لیله القدر منتشر شده است.
کتاب بشنو از نی، مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی آنها که هستی وزندگیشان را دررفتنها دیدهاند و ماندن را گندیدن و پوسیدن، اینها در این جریان و در این حرکت با مانعها و درگیریها روبهرو میشوند. مانعها و درگیریهایی که در همهجا خانه گرفتهاند. در درون آنها در خانه آنها، در محل و شهر و جامعه و در تمام جبههها. این درگیری مستمر، ناچار بحرانها و التهابها و اضطرابها و زمزمههایی به وجود میآورند و روحها هرچند به قدرت کوهها هم که باشند، با چنین زمزمههایی همراه خواهند شد. در برابر این اضطرابها و زلزلهها که یک عامل طبیعی هستند میتوان چندگونه برخورد کرد: این چیزها میتواند آدمی را بشکنند و هرز کنند و میتوانند او را آماده سازند و به قدرت و توانایی بیشتر برسانند. در این حرکت و درگیری و در کنار تحولها و تغیرهای مستمر: آنها که لرزیدهاند و زیرورو شدهاند، ناچار به ثابت و حق، به الله نزدیک میشوند و این اوست که آنها را به ثبات و امن رهنمون میسازد. سرچشمه اصلی این قطرههای امنوامان دو چیز است: یکی قرآن و دیگری پیوند و دعا. در این نوشته، با ارائه تحلیلی از دعا، مروری شده به دعای ابوحمزه ثمالی و آن را در دوازده فراز: توجه، حیرت و تنهایی، امن، حمد، قصد، اقرار، اعتذار، طلب، خستگی درراه، ایمان، توحید و خواستهها، توضیح و تفسیر مینماید.
«اِلهی وَ سَیدی وَ عِزَّتِک وَ جَلالِک لَئِنْ طالَبْتَنی بِذُنُوبی لاَُطالِبَنَّک بِعَفْوِّک وَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِلَؤْمی لاَُطالِبَنَّک بِکرَمِک؛ معبود من و بزرگ من! به عزت تو سوگند و به بزرگی تو قسم که اگر مرا در برابر ذنبها و جرمهایم مطالبه کنی، من تو را با عفوت مطالبه میکنم؛ و اگر مرا با پستی و فرومایهگیام بگیری، تو را باکرامتت و لطفت خواهم گرفت. وَ لَئِنْ أَدْخَلْتَنی النّار لاَُخْبِرَنَّ أَهْلَ النّارِ بِحُبّی لَک؛ اگر مرا به آتش بکشی، به آنها که در آتش هستند خواهم گفت که من عاشق او بودهام و او را دوست داشتهام. آنها را از عشقم آگاه خواهم کرد. آخر خدای من! اگر تو فقط برای دوستانت و فرمانبردارانت آمرزش داشته باشی، پس گناهکاران به چه کسی پناه بیاورند... اگر تو جز به وفاداران به خودت، کرامت نکنی، پس بدکارها از چه کسی کمک بخواهند. خدای من! مرا اگر به آتش بیندازی، دشمن تو شیطان شاد میشود که یکی را ربودم و اگر مرا به بهشت برسانی رسول تو مسرور میشود که یکی را آوردم. من به خودت قسم میدانم که تو خوشحالی رسول را بر خوشحالی دشمنت ترجیح میدهی و سرورِ رسولت را بیشتر دوست داری.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir