کتاب «ظهور یک برنده» که توسط نویسنده معروف مایکل پارت تألیف شده است، به منزلت و راه پرفراز و نشیب کریستیانو رونالدو، ستاره درخشان فوتبال پرتغال و جهان، میپردازد. این اثر، زندگی شخصی و حرفهای این بازیکن افسانهای را با جزئیات جذابی روایت میکند و به خوانندگان فرصتی منحصر به فرد میدهد تا از نزدیک با داستان موفقیتهای او آشنا شوند.
رونالدو، که در زمین فوتبال به عنوان یک مهاجم فوقالعاده شناخته میشود، با استفاده از مهارتها و استعدادهایش، توانسته است بسیاری از رکوردهای فوتبال را جابهجا کند و نام خود را بهعنوان یکی از بهترینهای تاریخ ثبت کند. از جمله جنبههای قابل توجه این کتاب، انتقال تاریخی او از منچستر یونایتد به رئال مادرید است که با مبلغ 85 میلیون پوند، او را به گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال تبدیل کرد. این تغییر بزرگ در زندگی حرفهای او، نهتنها به او اعتبار و ثروت بسیار بخشید، بلکه او را در راس دنیای فوتبال قرار داد. کتاب «ظهور یک برنده» نه تنها به موضوع فوتبال میپردازد، بلکه در عمق خود به شخصیت، اراده و استقامت رونالدو در مواجهه با چالشهای زندگی شخصی و حرفهایاش میپردازد. از خانوادهاش گرفته تا روابط انسانیاش، این اثر به خوبی میتواند تصویر روشنی از زندگی شگفتانگیز این قهرمان ارائه دهد.
این کتاب به خوانندگان و دوستداران فوتبال، به ویژه آنهایی که علاقهمند به آشنایی با زندگی شخصیتهای بزرگ ورزشی هستند، توصیه میشود. اگر دنبال یک منبع الهامبخش هستید که نشان دهد چطور با تلاش و پشتکار میتوان به بلندای قلههای موفقیت رسید، این کتاب گزینهی مناسبی برای شما خواهد بود. همچنین برای طرفداران رونالدو و افرادی که میخواهند از نزدیک با جزئیات زندگی یکی از بزرگترین دوران فوتبال معاصر آشنا شوند، این کتاب قطعاً انتخابی عالی خواهد بود.
در یکی از روزهای بهاری که کریستیانو شش ساله شد، کش و قوسی به خود داد و از تختش پایین پرید. صدای پدر و مادرش را شنید که در آشپزخانه جر و بحث میکنند. پدر دوباره بیش از حد نوشیده بود. وقت نهار بود و مادر غذا را آماده میکرد. دعوای آنها همیشه سرِ پول بود. مادرش التماس میکرد که پدر از نوشیدن دست بکشد، بیشتر پولی که از باغبانی و تدارکات تیم محلی به دست میآورد صرف الکل میشد و حقوق مادرش صرف غذا و اجاره خانه که هرگز کافی نبود. از صبح تا شب کار میکرد و همیشه در حال پخت و پز یا تمیز کردن خانه بود. به سختی کار میکرد و هر آنچه در توانش بود برای خانواده انجام میداد. ولی پدر کمکی نمیکرد. پدر قول میداد که دیگر ننوشد، اما هرگز به قولش عمل نمیکرد. غم انگیز بود. زمانی که مست میکرد ترسناک میشد و کریستیانو از این حالت متنفر بود. به پدرش نگاه میکرد و میدانست که خودش نیست. کریستیانو عاشق او بود و امید داشت روزی این عادت بد را ترک کند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir