کتاب خاطرات عزت شاهی انقلاب اسلامی رویدادی بود که بسیاری از حوادث و وقایع سیاسی و اجتماعی دهه آخر قرن بیستم را تحت الشعاع خودش قرار داد ؛ آن چنا نکه حضرت امام (ره) در وصیتنامه خودشان تاکید کرده اند و پژوهشگران و تئوریسین های برجسته عرصه علوم اجتماعی نیز بر آن صحّه می گذارند این حادثه ممتاز سیاسی-اجتماعی وجوه تمایز متعددی با سایر اقران تاریخی خودش از قبیل انقلاب اکتبر 1917 روسیه، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب کمونیستی چین و...دارد که می بایست در بازشناسی انقلاب، این وجوه را مطم حنظر قرار داد. یکی از مه مترین این امتیازات که موجب تفرد و تشخص اساسی انقلاب اسلامی ایران از سایر انقلابات جهان م یشود، حضور و مشارکت اکثریت مردم ایران در به پیروزی رساندن آن است که این ویژگی نه تنها در رویدادهای تاریخی سایر کشورهای جهان بلکه حتی در تاریخ گذشته خود ما نیز امر ب یسابقه و منحصرب هفردی است. در چنین افق تاریخی مشخص و با درنظر داشتن مسائل و فضائلی از این دست است که کتاب «خاطرات عزت شاهی » جایگاه حقیقی خودش را پیدا کرده و قدر و ارزش آن شناخته م یشود؛ چراکه این اثر پیش از هر چیز، سندی قاطع برای اثبات این مدعا است و نشان می دهد که چهره ها و جریان های موثر در پیروزی انقلاب اسلامی، به رغم تمامی تنوع و تفاوتی که با یکدیگر دارند، در یک ویژگی با هم مشترک هستند و آن همین خصلت مردمی آنهاست. مخاطبان این کتاب با مرور خاطرات صریح و جذاب عزت شاهی با یکی از شاخص ترین چهره های مبارز و معتقدی آشنا می شوند که در جریان رویارویی قهرآمیزش با رژیم شاه همه شداید و مشکلات را به جان خرید اما از پا ننشست و حتی مهلک ترین ضربه های ساواک و شکنجه های روحی و جسمی طاقت فرسای دوران بازجویی و زندان هم نتوانست خللی در اراده و عزم آهنین او ایجاد کند. اما به رغم تمام این مسائل باید اذعان کرد که آشنایی با شخصی چون عزت شاهی ویژگی اصلی این اثر به شمار نمی آید بلکه عمده ترین مشخصه و اهمیت آن در به دست دادن تصویری عینی از ماهیت انقلاب و نظام اسلامی است که موجب می شود مخاطبان کتاب با شوق و علاقه بیشتری مطالب آن را دنبال کنند. قسمتی از کتاب :در روزهای آخری که در زندان اوین بودم صفر قهرمانی به من گفت: عزت! خوشا به حالتان، شما آزاد می شوید، شما صاحب دارید، خدا دارید، خمینی دارید، مردم از شما حمایت می کنند و...گفت: اگر بیرون رفتید ما را فراموش نکنید و هوای ما را داشته باشید. گفتم صفرخان! عمر آدم معلوم نیست که چقدر باشد یک وقت دیدی افتاد و مرد. صفحه 466
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir