کتاب امان نامه شب : بابا باخت بدی دادو افتاد زندان، سه ماه بعد همان جا ناکارش کردند. تاوان نداده بود، یک شب خفه اش کرده بودند، کسی هم گردن نگرفت. جنازه اش را به من و مادر تحویل دادند. نه به ملیحه چیزی گفتم نه به عزیز جان. فقط رضا بود که فهمیده بود ....
نظرات کاربران
کلیه حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتابخون می باشد.