کتاب برنامه ریزی با دوربین مدار بسته یه شب خیلی حالم بود ، احساس می کردم که از چیزهایی که می خوام خیلی دورم. بغضم گرفت از خدا خواهش کردم بهم کمک کنه ، چند روز بعد به صورت عجیبی کتاب برنامه ریزی با دوربین مدار بسته به دستم رسید. وای ، همه چیز داشت عوض می شد. این کتاب به من می گفت اگه می خوای عوض بشی باید در تمام زندگیت عوض بشی: افکار ، دیدگاهها ، حتی در مورد روابطم با خانواده ام و دوستهام . هر روز یک تغییر قشنگ می کردم ،هر وقت خسته می شدم یک مراقبه ی کتاب رو می خوندم . احساس می کردم واقعاً علی میر صادقی برای خودم قسمت هارو نوشته و من روز به روز بهتر می شدم. اولش که کتاب بهم گفت : تو وظیفه ات اینه که یه روزی تمام دنیا راجع بهت حرف بزنن ، خیلی برام سخت بود اما امروز این اتفاق افتاده و من بعد از تشکر ویژه از خدا و خانواده ی خوبم معتقدم : این کتاب زندگی منو نجات داد