کتاب پیله ور خیاط سرباز جاسوس تا آن لحظه آن روز دومین روز شاد زندگی کوتاه بیل پوچ بود. شادترین روز، کمی قبل از از هم پاشیدگی خانواده اش بود، وقتی پدرش یک لانه ی زنبور وحشی در زیر شیروانی پیدا کرد و بیل را به کار گرفت که به او کمک کند تا با دود آن ها را بیرون کنند.