کتاب نفحات نفت؛ جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی نفت همان دولت است و دولت همان نفت رضا امیرخانی نویسندهای پایبند به اصول خود است. بااینهمه، آثار داستانی و حتی غیرداستانی او با استقبال شگفت اقشار گوناگون خوانندگان روبهرو شدهاند. شاید راز علاقهٔ مردم، در صداقتی باشد که با قلم هنرمندانهٔ او عجین است. شنیدهام که ستارهٔ دریایی اگر بازویش زیر سنگگیر بیفتد، از خیر بازو میگذرد و آن را قطع میکند. اما این مال وقتی است که ستاره بیم داشته باشد از خطر... دولت تا نفت دارد، خطری تهدیدش نمیکند! و اینگونه، اقتصاد دولتی و مدیر سهلتی ساخته میشود.
نفت در ایران داستان درازی دارد. از تلاشهای دکتر مصدق در ملی کردن آن و خلاصی کشور از استعمار گرفته تا مذاکرات امروز ایران با کشورهای اروپا، چین و روسیه برای فروش بهتر نفت. همه میدانیم که چرخهٔ اقتصاد ایران روی پول نفت میچرخد. ما بهقدری به فروش نفت وابستهایم که کمترین نوسان در بازار خرید و فروشش بر امرارمعاش روزانهمان تأثیر میگذارد. خب، راهحل چیست؟ رضا امیرخانی یکی از کسانی است که به این سؤال فکر کرده و جوابش را در کتاب نفحات نفت داده است. نفحات نفت؛ جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی کتابی است نوشتهٔ رضا امیرخانی درباره مسئله نفت در ایران. نفخات نفت جستاری است در این باب. اما جستار چیست؟ جستار فرمی غیرداستانی است که بر خلاف مقاله، علمی هم نیست. بلکه به اثری هنری میماند، یعنی زبان و فرمی هنری دارد؛ اما دربارهٔ یک موضوع خاص و غیر هنری است. رضا امیرخانی در این کتاب مضرات تکیه بر درآمد نفت پرداخته است و توضیح میدهد که چگونه باعث تنپروری، فساد و ازبینرفتن فرصتهای شغلی و تضعیف بخش خصوصی در کشورمان شده است. وی در این کتاب با ارائه مثالهای متنوع فرهنگ اقتصادی مبتنی بر نفت را مورد حمله قرار میدهد و در عوض به دفاع از خصوصیسازی اقتصاد میپردازد. نویسنده در این کتاب نیز از زبان و نگارش متفاوت و مخصوص به خود استفاده میکند تکنیکی که علاوه بر کمک به انتقال مفهوم بر جذابیت متن کتاب نیز افزوده است. مخاطب نفحات نفت تمام مردم ایران و بهخصوص مسئولان و تصمیمگیران اقتصادی است؛ اما نویسنده نیروی تغییر این شرایط را تنها در جوانان میبیند و میکوشد با متأثر کردن قشر جوان، این اقتصاد را از این بیراههای که در آن گرفتار شده است، برهاند.
حالا شاید مخاطب ارجمندی که شما باشی، یکهو هوس کنی که بگویی، نفحات نفت چه ربطی به سیاست دارد و چرا هر نوشتهای در این گوشه از خاک مجبور است گریزی به صحرای سیاست بزند و اصلاً به نقل از آن سید ستیهنده مثال بیاوری که در ایران اگر از کسی بپرسی شترگلوی دستشویی گرفته است، ابرو بالا میاندازد که برو و از لولهکش بپرس، برو از متخصص بپرس، اما اگر از همان شهروند راجهبه ژئوپلیتیک قفقاز و سیاست خارجی ما در مناقشهٔ بالکان بپرسی، دو ساعت و نیم توضیحات میدهد! اصلاً چرا شهروندان آلمان و انگلیس و آمریکا، راجعبه سیاست به قاعدهٔ ما حرف نمیزنند؟
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir