کتاب «تبارهای دولتهای استبدادی» نوشته پری آندرسون، اثری جامع و تحلیلی است که به بررسی شکلگیری و توسعه دولتهای مطلقه در اروپای قرن شانزدهم به بعد میپردازد. کتاب «تبارهای دولتهای استبدادی» در حدود 800 صفحه است که نشاندهنده عمق و گستردگی مباحث آن است. این کتاب برای پژوهشگران و دانشجویان حوزههای علوم سیاسی، جامعهشناسی، فلسفه و تاریخ جهان بسیار مفید و منبعی معتبر برای درک تحولات تاریخی و نظری دولتهای استبدادی در اروپا محسوب میشود.
این کتاب در دو بخش اصلی تنظیم شده است: بخش اول به ساختارهای کلی استبداد در اروپای غربی از دوره رنسانس به بعد، مناسبات میان سلطنت و نجبا و مسیر توسعه دولتهای استبدادی در کشورهای مهمی مانند اسپانیا، فرانسه، انگلستان و سوئد میپردازد و وضعیت ایتالیا را به عنوان استثنا بررسی میکند. بخش دوم به بررسی دولتهای استبدادی در اروپای شرقی میپردازد و تفاوتها و شباهتهای آنها با نمونههای غربی را تحلیل میکند. همچنین ساختار امپراتوری عثمانی در بالکان به عنوان نمونهای خارجی برای سنجش یگانگی پدیده استبداد اروپایی مطرح شده است. پری آندرسون در این کتاب نشان میدهد که دولت استبدادی در اروپای غربی با ویژگیهایی مانند سلطنت متمرکز، ارتش منظم، بوروکراسی، نظام مالیاتی، قانون مدون و مراحل اولیه بازار یکدست و مرکانتلیسم شناخته میشود. این اثر به عنوان مکمل آثار برجستهای همچون والرشتاین، برودل و مور شناخته میشود و در تحلیلهای مارکسیستی درباره گذار از فئودالیسم به سرمایهداری اهمیت ویژهای دارد.
پژوهشگران و دانشجویان حوزههای تاریخ تحلیلی، علوم سیاسی، جامعهشناسی تاریخی و فلسفه سیاسی که به بررسی شکلگیری و توسعه دولتهای مطلقه در اروپای قرن شانزدهم به بعد علاقهمندند. کسانی که میخواهند با تحلیل ساختارهای قدرت، مناسبات سلطنتی، بوروکراسی، نظام مالیاتی و بازارهای اولیه در گذار از فئودالیسم به سرمایهداری آشنا شوند. علاقهمندان به مطالعات مارکسیستی و نظریههای انتقادی درباره دولت استبدادی و نقش آن در تاریخ اروپا و تأثیرات آن بر تحولات اجتماعی-اقتصادی. خوانندگانی که به مطالعات تطبیقی دولتهای غربی و شرقی و تفاوتهای آنها در شکلگیری قدرت سیاسی علاقه دارند. کسانی که به تحلیلهای جامع و دقیق تاریخی-نظری درباره دولت و استبداد علاقهمندند و میخواهند درک عمیقتری از زمینههای تاریخی و نظری دولتهای مطلقه به دست آورند.
«بحران طولانی اقتصاد و جامعهٔ اروپایی در سدههای چهاردهم و پانزدهم مشکلات و محدودیتهای شیوهٔ تولید فئودالی را در اواخر قرون وسطا مشخص کرد. پیامد سیاسی نهایی تلاطمات قارهای این عصر چه بود؟ در سدهٔ شانزدهم، دولت استبدادی در غرب ظهور کرد. سلطنتهای متمرکز فرانسه، انگلستان و اسپانیا بیانگر گسست قطعی با حاکمیت هرمیشکل و تکهتکهٔ صورتبندیهای اجتماعی قرون وسطا با نظامهای ملکی و تیولداری خاص خود بودند. مجادله دربارهٔ ماهیت تاریخی این حکومتهای سلطنتی از زمان انگلس پایدار باقی مانده است. انگلس در اظهارنظری معروف آنها را محصول توازن طبقاتی بین نجبای فئودالی قدیمی و بورژوازی شهری جدید دانست: «با وجود این، بهطور استثنایی، دورانهایی وجود دارد که طبقات متخاصم چنان توازن نزدیکی با هم دارند که قدرت دولتی، بهعنوان میانجی ظاهری، عجالتاًَ درجهٔ معینی از استقلال را از هر دو طرف کسب میکند. چنین بود سلطنت استبدادی سدههای هفدهم و هجدهم که موازنه بین نجیبزادگان و طبقهٔ بورگرها را حفظ میکرد.» قید و شرطهای متعدد این فراز حاکی از عدماطمینان مفهومی معینی از جانب انگلس است. اما بررسی دقیق فرمولبندیهای پیاپی مارکس و انگلس نشان میدهد که در واقع برداشت مشابهی از استبداد درونمایهٔ نسبتاً منسجمِ آثارشان بوده است. انگلس همین تز بنیادی را در جای دیگری در شکلی قطعیتر تکرار و خاطرنشان میکند که «شرط پایهای سلطنت استبدادی، توازن بین اشرافیت زمیندار و بورژوازی بود.» در حقیقت، طبقهبندی استبداد بهعنوان سازوکار توازنبخش سیاسی بین نجیبزادگان و بورژوازی اغلب به معرفی تلویحی یا آشکار آن بهعنوان یک نوع اساسی حکومت بورژوایی سوق مییابد. این لغزش بیش از همه در خود مانیفست کمونیست آشکار است که نقش سیاسی بورژوازی «در دورهٔ مانوفاکتور» را یک نفس این میدانست که «با ایجاد توازن در مقابل نجیبزادگان به سلطنت نیمهفئودالی یا استبدادی خدمت میکرد و در حقیقت، بهطور کلی سنگبنای حکومتهای بزرگ سلطنتی شده بود.» گذار پرمعنا از «توازن» به «سنگبنا» در متنهای دیگر بازتاب مییابد. انگلس به عصر دولت استبدادی بهعنوان دورانی اشاره میکرد که در آن «برای نجیبزادگان فئودالی روشن شده بود که دوران سلطهٔ سیاسی و اجتماعیشان به پایان رسیده است.» مارکس نیز به نوبهٔ خود بارها اظهار کرده بود که ساختارهای اجرایی دولتهای استبدادی جدید، بهطور ویژه ابزاری بورژوایی است. او نوشت: «بوروکراسی در سلطنت استبدادی، فقط وسیلهٔ آمادهکردن حکومت طبقاتی بورژوازی است.» و در جای دیگری اعلام کرد: «قدرت دولتی متمرکز، با اندامهای همهجا حاضرش: ارتش منظم، پلیس، دستگاه اداری، روحانیت و قوهٔ قضاییه __ اندامهایی شکلگرفته براساس تقسیم کاری نظاممند و دارای سلسلهمراتب__ از دوران سلطنت استبدادی نشئت گرفته است که همچون سلاحی نیرومند در خدمت طبقهٔ متوسط نوظهور در مبارزهاش با فئودالیسم بود.»»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir