مقدمه و نگاه اجمالی ۲۵اوت ،۲۰۱۱هفتادمین ســالروز حمله نیروهای مســلح روس و انگلیس به ایران با نام رمز «عملیات دیدار» است.اشــغال ایران از سوی متفقین و در پیامد آن، برکناری شاه وقــت و جایگزینی ولیعهد او، یکی از مهمتریــن و قابلتوجهترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران اســت؛ و در عین حال آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است. تاریخ ایران در دوره پیش از ظهور رضاشاه و برآمدن سلسله پهلوی در سالهای ،۱۹۲۰نسبتاًً به خوبی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته، اما تاریخ سالهای پایانی حکومت رضاشاه، نفرت مردم از او، حمله متفقین به کشور، فروپاشی سریع رژیم رضاشاه و سقوط او، و جانشینی پسرش، ً محمدرضاشــاه، عملا بدون بررسی دقیق باقی مانده و پرده از حقایق و دقایق آن برداشته نشــده است. ارزیابی درســت و معنادار از رضاشــاه و حکومت او، بدون بررسی و مطالعه ســالهای پایانی ســلطنت او و طرز سقوط او ممکن نیســت. همچنین ارزیابی درست از دوران محمدرضاشــاه، بدون مطالعه و بررسی و تحقیق دقیق درباره آغاز شوم و نکبتبار ســلطنت او نیز امکانپذیر نیســت. این کتاب اولین تاریخ دقیق و مستند از این وقایع به زبان انگلیســی است، وامید است که گامی باشد در راه پر کردن این خلأ آشکار در تاریخ ایران در جنگ جهانی دوم. بــا اینکــه از آغاز جنگ جهانی دوم ایــران بارها و بارها اعلام بیطرفــی کرده بود، در ســپیدهدم ۲۵اوت ،۱۹۴۱اتحاد جماهیر شــوروی و بریتانیا به این کشور حمله کردند. اگرچه «پاســخ غیرقابل قبول» ایران به اتمام حجت انگلیس و روســیه برای اخراج فوری اتباع آلمان از ایران، دلیل این حمله دانســته شــده است، اما روشن است که اساساً پاسخ ایران اهمیتی نداشت و هر پاسخی ایران میداد باز هماشغال میشد و این کشور را گریزی از ورود نیروهای شوروی و انگلیس نبود. روسها از سه نقطه در دو سوی دریای خزر حمله کردند و فقط ظرف ســه روز تمام شمال کشور، ازجمله شــهرهای تبریز، رشت، و مشهد را اشــغال کردند و تا قزوین پیش آمدند؛ و در آنجا پیشــروی خود را موقتاً متوقف کردند. نیروهای بریتانیا نیز از سه نقطه در جنوب غربی و غرب ایران وارد خاک این کشور شدند. یک ستون ارتش انگلیس از بصره، و ستون دیگر ازخانقین به ایران حمله کردند؛ علاوه بر این، نیروهای هوابرد و نیروهای آبی خاکی انگلیسی، بندر شاهپور در خلیج فارس را مورد ًً حمله قرار دادند. ارتش و نیروی دریایی ایران کاملا غافلگیر شدند؛ و نیروی دریایی کوچک ایران نیست و نابود شد. همانند هجوم روسیه، پیشروی نیروهای بریتانیا در ایران نیز تند و سریع بود؛ و نیروهای انگلیسی در کمتر از سی و شش ساعت، آبادان و پالایشگاه نفت آن، و بندرهای شاهپور و خرمشهر را گرفتند و ظرف سه روز تمام مناطق نفتی ایران در جنوب غرب، از جمله شــهر اهواز را اشــغال کردند. همین ماجرا در منطقه قصرشیرین در استان کرمانشاه تکرار شد، و نیروهای بریتانیا در ۲۹اوت ۱۹۴۱ظفرمندانه وارد کرمانشاه شدند. در ۳۱آگوســت سال ،۱۹۴۱عناصری از نیروهای پیروز انگلیس و روسیه در مراسمی در قزوین ملاقات کردند و در واقع دیدار یکدیگر را در ایران جشن گرفتند. اشــغال ایران در ســال ،۱۹۴۱در واقع تکمیل و اجرای قراردادهای ۱۹۰7و ۱۹۱۵ روس و انگلیس در تقســیم ایران بود۱؛ البته این بار کفه اشغال بیشتر به نفع بریتانیا بود. اید به خاطر داشــت که همین دو قدرت، در جریان جنگ جهانی اول، نیز ایران را اشغال کرده بودند. درســت بیست و پنج سال قبل از اشغال اخیر ایران، در سپتامبر سال ،۱۹۱۶ ارتشهای پیروز روسیه و بریتانیا به منظور تعیین و گرفتن سهم خود از خاکاشغال شده ایران، در اصفهان به هم رســیدند. این بار، مراســمی که در قزوین برگزار شده بود، نشان میداد که ســهم کمتری برای روسیه در نظر گرفته شده است. مرحله نظامی لشکرکشی به ایران در ۱7ســپتامبر سال ۱۹۴۱به پایان رســید؛ یعنی زمانی که ارتشهای روسیه و بریتانیا وارد تهران شــدند، و شــاه تازه را برگماردند. اگرچه ایران در جنگ جهانی اول به وســیله روســیه و بریتانیا اشغال شــد، اما شهر تهران از اشــغال نظامی در امان ماند. در ،۱۹۴۱تهران، شــهری که از ســال ۱8۰۶پایتخت ایران بوده است، برای اولین بار به دست ارتشهای خارجی اشغال شد. کمی پس از اشــغال عراق به وســیله بریتانیا در ماه مه ،۱۹۴۱به منظور حفاظت از منابع نفتی خاور نزدیک، ایران نیزاشــغال شد. همچنین با اشغال ایران، راهی امن، و قابل استفاده در سراسر سال، برای رساندن کمکهای آمریکا به روسیۀ محاصره شده، باز شد. علاوه بر این، اشــغال ایران، حفظ یک رژیم دوســت بریتانیا و متفقین در ایران را تضمین کــرد و امکان و احتمال یک کودتای خصمانه، شــبیه به آنچه که در بهار ۱۹۴۱در عراق اتفاق افتاد ،۱را در ایران از بین برد. ورود نیروهای متفقین به ایران، پیامدهای بزرگ و سرنوشتســازی برای ایران داشت. بهرغم تلاش بریتانیا برای نجات و حفظ تاج و تخت متزلزل رضاشاه پهلوی، رژیم دیکتاتوری وی به ســرعت سقوط کرد، و سه هفته بعد از ورود نیروهای روس و انگلیس و همزمان با حرکت این نیروها به سمت تهران، رضاشاه به نفع پسرش از سلطنت کناره گرفت و تهران را ترک کرد. از این پس ادعا شــد که رضاشــاه، چون طرفدار آلمان نازی بود، از سلطنت برکنار، و از ایران «تبعید» شــد. این ادعا هیچ پایه و اساس حقیقی ندارد. انگلیس، زمانی رضاشــاه را رها کرد که معلوم شد نگه داشــتن او ممکن نیست. انگلیس، جان رضاشاه را نجات داد؛ او را به سرعت از ایران خارج کرد؛ و پسرش را بر تخت سلطنت نشاند. شــاه جدید در بعد از ظهر ۱7ســپتامبر ۱۹۴۱سوگند یاد کرد، و مراسم سوگند او با ورود فرمانده کل قوای بریتانیا به تهران همزمان شــد. معنا و مفهوم نمادین این تحولات را نباید نادیده گرفت: شــاه جدید هم، مثل پدرش، مخلوق و ســاخته و پرداخته انگلیس بود؛ و آغازی شــوم و نکبتبار داشــت. اولاً و مهمتر از همه، او پســر یک پدر منفور بود. ثانیاً، قدرتهایاشــغالگر، او را، مثل عروسک خیمهشببازی، بر تخت سلطنت نشاندند. به ســختی میتوان فهمید که محمدرضاشاه چگونه توانست با این واقعیتهای تلخ کنار آید و خود را نزد مردم دارای مشــروعیت بداند. به علاوه، او حســی عمیق از عشق و احترام و تحسین نسبت به پدرش داشت؛ و نابخردانه شروع به تقلید از او کرد و برخی از روشهای استبدادی رضاشاه را، او نیز پیش گرفت. با پایان سلطنت رضاشاه، دوره جدیدی از آزادی نســبی در ایران آغاز شد؛ و ایرانیان از فرصت این آزادی تازه برای پاک کردن آثار و نتایج بســیاری از اقدامات ظالمانه رضاشــاه اســتفاده کردند. در ماههای بعد از خروج رضاشاه اصلاحاتی به انجام رســید که به «نیو دیل ایران »۱معروف شد. دوره آزادی نسبی تا سال ۱۹۵۳دوام آورد. در ،۱۹۵۳مصدق، نخســتوزیر ایران، در پی یک کودتای انگلیســی ـ آمریکایی ســرنگون شد و شاه، که تاج و تخت خود را رها کرده و از کشور گریخته بود، به ایران بازگشــت. پس از گذشت هفتاد سال، هنوز هم تاریخ اشغال ایران به وسیله روس و انگلیس در جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن نامکشوف و ناشناخته مانده است. در این اثــر نیز مثل کارهای قبلی من درباره ایران و عراق در جنگ جهانی اول، تکیه من بر اسناد بایگانی وزارت امور خارجه آمریکا بوده است. این اسناد غنی و دست نخورده ً اســت و نیز قبلا از آنها استفاده نشده است؛ اما در عین حال بسیار پراکنده، و جمعآوری آنها کاری پردردســر و پرچالش است. امید است که این کتاب، که با گردآوری و کنار هم نهادن اســناد بســیار پراکنده وزارت خارجه درباره ایران در دوره سپتامبر ۱۹۳۹تا ژانویه ۱۹۴۲تألیف شده، منبع مفیدی برای اهل تاریخ و تحقیق باشد. در اوایل دســامبر ،۱۹۴۰در آســتانه شــروع بحران قریبالوقوع، لوییس دریفوس، وزیرمختار جدید آمریکا، وارد تهران شــد. به اذعان و اعتراف وزارت خارجه ایالات متحده، دریفوس به کمک و همیاری شایســته هارولد بی. ماینور، دبیر سفارت آمریکا در تهران، و جیمز اس. موس، کنســول آمریکا در تهران، با دادن گزارش حوادث مربوط به این دوره، ِ کار برجسته و سترگی کرده است. دریفوس در مجموعهای از تلگرامهایش، تحولات بحران فزاینده در تهران را ســاعت به ساعت گزارش داده است. این گزارشها و تلگرامها، ازجمله گزارشهای تهیه شــده به وسیله موس و ماینور درباره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران، در بردارنده اطلاعات بسیار دقیق و گویایی است. در اکتبر ،۱۹۴۱وزارت خارجه آمریکا پس از دریافت گزارشهایی درباره عملکرد سیاسی نگرانکننده شــوروی در آذربایجان، موس را به تبریز فرستاد. گزارش موس دربارهاشغال شمال ایران به وسیله شوروی بسیار گویا و در بردارنده اطلاعات و آگاهیهای فراوان است. ماینور نیز در نوامبر ،۱۹۴۱گزارشــی 7۱صفحهای دربارهاشغال ایران به وسیله متفقین و پیامدهای آن نوشــت. این گزارش در فصل سوم این کتاب آورده شده و دید کلی خوب و خلاصهای از حوادث مورد نظر ارائه میدهد. اسناد رسمی مورد اســتفاده در این کتاب با گزارشهای روزنامهها تکمیل شده است. در طــول یک دوره دو ماهه، از اوت تا ســپتامبر ،۱۹۴۱ایران به کانون توجه رســانههای غربی تبدیل شــد و روزنامههای آمریکایی، تحولات مربوط بهاشغال ایران به وسیله روس و انگلیس، و بردن و آوردن رضاشــاه و محمدرضاشاه، را به طور گستردهای گزارش دادند. بــا ترکیب و بر هم نهادن اطلاعات و دادههای موجــود در بایگانی وزارت خارجه آمریکا و گزارشهای خبری، افســانه دیرپای برکناری و «تبعید» رضاشــاه به سبب طرفداری او از ً آلمان نازی کاملاً باطل و بیاساس میشود. رضاشاه را برداشتند، چون تنها راه حفظ رژیم پهلوی همین بود؛ با خواســت روزافزون مردم ایران برای محاکمه و مجازات شــاه سابق، انگلیس به سرعت او و فرزندانش را به جزیره موریس برد و آنها را از خشم مردم و از دچار آمدن به سرنوشــتی مشابه سرنوشت صدام حسین در شصت سال بعد، نجات داد. آنها در مارس ۱۹۴۲در راه کانادا بودند؛ اما زمانی که شــاه سابق بیمار شد و نمیتوانست به سفر ادامه دهد، به آفریقای جنوبی برده شــدند. اگر رضاشــاه، آنطــور که میگفتند «طرفدار آلمان نازی» بود، چنین رفتاری با او نمیشــد. رضاشاه در تاریخ ۲۶ژوییه سال ۱۹۴۴در ژوهانسبورگ در اثر حمله قلبی مرد. مقدمه و نگاه اجمالی ۲۵اوت ،۲۰۱۱هفتادمین ســالروز حمله نیروهای مســلح روس و انگلیس به ایران با نام رمز «عملیات دیدار» است.اشــغال ایران از سوی متفقین و در پیامد آن، برکناری شاه وقــت و جایگزینی ولیعهد او، یکی از مهمتریــن و قابلتوجهترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران اســت؛ و در عین حال آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است. تاریخ ایران در دوره پیش از ظهور رضاشاه و برآمدن سلسله پهلوی در سالهای ،۱۹۲۰نسبتاًً به خوبی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته، اما تاریخ سالهای پایانی حکومت رضاشاه، نفرت مردم از او، حمله متفقین به کشور، فروپاشی سریع رژیم رضاشاه و سقوط او، و جانشینی پسرش، ً محمدرضاشــاه، عملا بدون بررسی دقیق باقی مانده و پرده از حقایق و دقایق آن برداشته نشــده است. ارزیابی درســت و معنادار از رضاشــاه و حکومت او، بدون بررسی و مطالعه ســالهای پایانی ســلطنت او و طرز سقوط او ممکن نیســت. همچنین ارزیابی درست از دوران محمدرضاشــاه، بدون مطالعه و بررسی و تحقیق دقیق درباره آغاز شوم و نکبتبار ســلطنت او نیز امکانپذیر نیســت. این کتاب اولین تاریخ دقیق و مستند از این وقایع به زبان انگلیســی است، وامید است که گامی باشد در راه پر کردن این خلأ آشکار در تاریخ ایران در جنگ جهانی دوم. بــا اینکــه از آغاز جنگ جهانی دوم ایــران بارها و بارها اعلام بیطرفــی کرده بود، در ســپیدهدم ۲۵اوت ،۱۹۴۱اتحاد جماهیر شــوروی و بریتانیا به این کشور حمله کردند. اگرچه «پاســخ غیرقابل قبول» ایران به اتمام حجت انگلیس و روســیه برای اخراج فوری اتباع آلمان از ایران، دلیل این حمله دانســته شــده است، اما روشن است که اساساً پاسخ ایران اهمیتی نداشت و هر پاسخی ایران میداد باز هماشغال میشد و این کشور را گریزی از ورود نیروهای شوروی و انگلیس نبود. روسها از سه نقطه در دو سوی دریای خزر حمله کردند و فقط ظرف ســه روز تمام شمال کشور، ازجمله شــهرهای تبریز، رشت، و مشهد را اشــغال کردند و تا قزوین پیش آمدند؛ و در آنجا پیشــروی خود را موقتاً متوقف کردند. نیروهای بریتانیا نیز از سه نقطه در جنوب غربی و غرب ایران وارد خاک این کشور شدند. یک ستون ارتش انگلیس از بصره، و ستون دیگر ازخانقین به ایران حمله کردند؛ علاوه بر این، نیروهای هوابرد و نیروهای آبی خاکی انگلیسی، بندر شاهپور در خلیج فارس را مورد ًً حمله قرار دادند. ارتش و نیروی دریایی ایران کاملا غافلگیر شدند؛ و نیروی دریایی کوچک ایران نیست و نابود شد. همانند هجوم روسیه، پیشروی نیروهای بریتانیا در ایران نیز تند و سریع بود؛ و نیروهای انگلیسی در کمتر از سی و شش ساعت، آبادان و پالایشگاه نفت آن، و بندرهای شاهپور و خرمشهر را گرفتند و ظرف سه روز تمام مناطق نفتی ایران در جنوب غرب، از جمله شــهر اهواز را اشــغال کردند. همین ماجرا در منطقه قصرشیرین در استان کرمانشاه تکرار شد، و نیروهای بریتانیا در ۲۹اوت ۱۹۴۱ظفرمندانه وارد کرمانشاه شدند. در ۳۱آگوســت سال ،۱۹۴۱عناصری از نیروهای پیروز انگلیس و روسیه در مراسمی در قزوین ملاقات کردند و در واقع دیدار یکدیگر را در ایران جشن گرفتند. اشــغال ایران در ســال ،۱۹۴۱در واقع تکمیل و اجرای قراردادهای ۱۹۰7و ۱۹۱۵ روس و انگلیس در تقســیم ایران بود۱؛ البته این بار کفه اشغال بیشتر به نفع بریتانیا بود. اید به خاطر داشــت که همین دو قدرت، در جریان جنگ جهانی اول، نیز ایران را اشغال کرده بودند. درســت بیست و پنج سال قبل از اشغال اخیر ایران، در سپتامبر سال ،۱۹۱۶ ارتشهای پیروز روسیه و بریتانیا به منظور تعیین و گرفتن سهم خود از خاکاشغال شده ایران، در اصفهان به هم رســیدند. این بار، مراســمی که در قزوین برگزار شده بود، نشان میداد که ســهم کمتری برای روسیه در نظر گرفته شده است. مرحله نظامی لشکرکشی به ایران در ۱7ســپتامبر سال ۱۹۴۱به پایان رســید؛ یعنی زمانی که ارتشهای روسیه و بریتانیا وارد تهران شــدند، و شــاه تازه را برگماردند. اگرچه ایران در جنگ جهانی اول به وســیله روســیه و بریتانیا اشغال شــد، اما شهر تهران از اشــغال نظامی در امان ماند. در ،۱۹۴۱تهران، شــهری که از ســال ۱8۰۶پایتخت ایران بوده است، برای اولین بار به دست ارتشهای خارجی اشغال شد. کمی پس از اشــغال عراق به وســیله بریتانیا در ماه مه ،۱۹۴۱به منظور حفاظت از منابع نفتی خاور نزدیک، ایران نیزاشــغال شد. همچنین با اشغال ایران، راهی امن، و قابل استفاده در سراسر سال، برای رساندن کمکهای آمریکا به روسیۀ محاصره شده، باز شد. علاوه بر این، اشــغال ایران، حفظ یک رژیم دوســت بریتانیا و متفقین در ایران را تضمین کــرد و امکان و احتمال یک کودتای خصمانه، شــبیه به آنچه که در بهار ۱۹۴۱در عراق اتفاق افتاد ،۱را در ایران از بین برد. ورود نیروهای متفقین به ایران، پیامدهای بزرگ و سرنوشتســازی برای ایران داشت. بهرغم تلاش بریتانیا برای نجات و حفظ تاج و تخت متزلزل رضاشاه پهلوی، رژیم دیکتاتوری وی به ســرعت سقوط کرد، و سه هفته بعد از ورود نیروهای روس و انگلیس و همزمان با حرکت این نیروها به سمت تهران، رضاشاه به نفع پسرش از سلطنت کناره گرفت و تهران را ترک کرد. از این پس ادعا شــد که رضاشــاه، چون طرفدار آلمان نازی بود، از سلطنت برکنار، و از ایران «تبعید» شــد. این ادعا هیچ پایه و اساس حقیقی ندارد. انگلیس، زمانی رضاشــاه را رها کرد که معلوم شد نگه داشــتن او ممکن نیست. انگلیس، جان رضاشاه را نجات داد؛ او را به سرعت از ایران خارج کرد؛ و پسرش را بر تخت سلطنت نشاند. شــاه جدید در بعد از ظهر ۱7ســپتامبر ۱۹۴۱سوگند یاد کرد، و مراسم سوگند او با ورود فرمانده کل قوای بریتانیا به تهران همزمان شــد. معنا و مفهوم نمادین این تحولات را نباید نادیده گرفت: شــاه جدید هم، مثل پدرش، مخلوق و ســاخته و پرداخته انگلیس بود؛ و آغازی شــوم و نکبتبار داشــت. اولاً و مهمتر از همه، او پســر یک پدر منفور بود. ثانیاً، قدرتهایاشــغالگر، او را، مثل عروسک خیمهشببازی، بر تخت سلطنت نشاندند. به ســختی میتوان فهمید که محمدرضاشاه چگونه توانست با این واقعیتهای تلخ کنار آید و خود را نزد مردم دارای مشــروعیت بداند. به علاوه، او حســی عمیق از عشق و احترام و تحسین نسبت به پدرش داشت؛ و نابخردانه شروع به تقلید از او کرد و برخی از روشهای استبدادی رضاشاه را، او نیز پیش گرفت. با پایان سلطنت رضاشاه، دوره جدیدی از آزادی نســبی در ایران آغاز شد؛ و ایرانیان از فرصت این آزادی تازه برای پاک کردن آثار و نتایج بســیاری از اقدامات ظالمانه رضاشــاه اســتفاده کردند. در ماههای بعد از خروج رضاشاه اصلاحاتی به انجام رســید که به «نیو دیل ایران »۱معروف شد. دوره آزادی نسبی تا سال ۱۹۵۳دوام آورد. در ،۱۹۵۳مصدق، نخســتوزیر ایران، در پی یک کودتای انگلیســی ـ آمریکایی ســرنگون شد و شاه، که تاج و تخت خود را رها کرده و از کشور گریخته بود، به ایران بازگشــت. پس از گذشت هفتاد سال، هنوز هم تاریخ اشغال ایران به وسیله روس و انگلیس در جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن نامکشوف و ناشناخته مانده است. در این اثــر نیز مثل کارهای قبلی من درباره ایران و عراق در جنگ جهانی اول، تکیه من بر اسناد بایگانی وزارت امور خارجه آمریکا بوده است. این اسناد غنی و دست نخورده ً اســت و نیز قبلا از آنها استفاده نشده است؛ اما در عین حال بسیار پراکنده، و جمعآوری آنها کاری پردردســر و پرچالش است. امید است که این کتاب، که با گردآوری و کنار هم نهادن اســناد بســیار پراکنده وزارت خارجه درباره ایران در دوره سپتامبر ۱۹۳۹تا ژانویه ۱۹۴۲تألیف شده، منبع مفیدی برای اهل تاریخ و تحقیق باشد. در اوایل دســامبر ،۱۹۴۰در آســتانه شــروع بحران قریبالوقوع، لوییس دریفوس، وزیرمختار جدید آمریکا، وارد تهران شــد. به اذعان و اعتراف وزارت خارجه ایالات متحده، دریفوس به کمک و همیاری شایســته هارولد بی. ماینور، دبیر سفارت آمریکا در تهران، و جیمز اس. موس، کنســول آمریکا در تهران، با دادن گزارش حوادث مربوط به این دوره، ِ کار برجسته و سترگی کرده است. دریفوس در مجموعهای از تلگرامهایش، تحولات بحران فزاینده در تهران را ســاعت به ساعت گزارش داده است. این گزارشها و تلگرامها، ازجمله گزارشهای تهیه شــده به وسیله موس و ماینور درباره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران، در بردارنده اطلاعات بسیار دقیق و گویایی است. در اکتبر ،۱۹۴۱وزارت خارجه آمریکا پس از دریافت گزارشهایی درباره عملکرد سیاسی نگرانکننده شــوروی در آذربایجان، موس را به تبریز فرستاد. گزارش موس دربارهاشغال شمال ایران به وسیله شوروی بسیار گویا و در بردارنده اطلاعات و آگاهیهای فراوان است. ماینور نیز در نوامبر ،۱۹۴۱گزارشــی 7۱صفحهای دربارهاشغال ایران به وسیله متفقین و پیامدهای آن نوشــت. این گزارش در فصل سوم این کتاب آورده شده و دید کلی خوب و خلاصهای از حوادث مورد نظر ارائه میدهد. اسناد رسمی مورد اســتفاده در این کتاب با گزارشهای روزنامهها تکمیل شده است. در طــول یک دوره دو ماهه، از اوت تا ســپتامبر ،۱۹۴۱ایران به کانون توجه رســانههای غربی تبدیل شــد و روزنامههای آمریکایی، تحولات مربوط بهاشغال ایران به وسیله روس و انگلیس، و بردن و آوردن رضاشــاه و محمدرضاشاه، را به طور گستردهای گزارش دادند. بــا ترکیب و بر هم نهادن اطلاعات و دادههای موجــود در بایگانی وزارت خارجه آمریکا و گزارشهای خبری، افســانه دیرپای برکناری و «تبعید» رضاشــاه به سبب طرفداری او از ً آلمان نازی کاملاً باطل و بیاساس میشود. رضاشاه را برداشتند، چون تنها راه حفظ رژیم پهلوی همین بود؛ با خواســت روزافزون مردم ایران برای محاکمه و مجازات شــاه سابق، انگلیس به سرعت او و فرزندانش را به جزیره موریس برد و آنها را از خشم مردم و از دچار آمدن به سرنوشــتی مشابه سرنوشت صدام حسین در شصت سال بعد، نجات داد. آنها در مارس ۱۹۴۲در راه کانادا بودند؛ اما زمانی که شــاه سابق بیمار شد و نمیتوانست به سفر ادامه دهد، به آفریقای جنوبی برده شــدند. اگر رضاشــاه، آنطــور که میگفتند «طرفدار آلمان نازی» بود، چنین رفتاری با او نمیشــد. رضاشاه در تاریخ ۲۶ژوییه سال ۱۹۴۴در ژوهانسبورگ در اثر حمله قلبی مرد.