تاب زیبایی وحشت/ روزی روزگاری دختری بود به نام ژولیانا او راهش را در جنگل گم کرد. او فقط نه سال داشت و در میان تاریکی شب و جنگلی با انبوهی از درختان با شاخه های بلند و در هم تنیده به این سو آن سو می رفت و چیزهایی عجیب و غریب و ترسناکی را می دید که در واقعیت وجود نداشتند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir