كتاب من عاشق افسانه نيستم/ گم شده اي. گم شده اي. جريان سريع آب تو را آورده به نيزارهاي بي پايان اروند. همه جا بوي غربت مي دهد. دامن ني ها را مي گيري رطوبت لابه لاي ني ها را فرو مي دهي. بوي تن مادرت را مي دهند. ريه هايت را از بو پر مي كني تا درد را تحمل كني.