كتاب ابان سابانا داويد : شب فرا مي رسد. همراه سرما. در جاده اي سفيد از يخ. زن و مردي جوان مانده در راه، به خانه كنار راه نگاه مي كنند. خانه لخت است. هم از بيرون هم از تو. هنوز هيچ چراغي توي خانه روشن نيست. در پس پنجره مردي بلند قد و باريك، با موهاي سفيد روي شقيقه چشم به جاده دوخته است ....