کتاب دیپلماسی شهری کتاب «دیپلماسی شهری» نوشته «دکتر مهدی جمالی نژاد» اولین اثر در حوزه دیپلماسی شهری است که نگاه ویژه ای به فرصت ها و تهدیدهای ارتباطات کلانشهرهای بزرگ در سطح بین الملل داشته و به خوبی توانسته است رویکردهای بومی و انقلابی خود را نیز حفظ نماید. جمالی نژاد در پیشگفتار این کتاب آورده است: «جهانیشدن در برابر جهانیسازی مفهومی است که تلاش میشود در این نوشتار ارتباطش با مدیریت شهری به عنوان یک ظرفیت برای پیشبرد فعالانه هویت ملی مورد توجه قرار گیرد. با دفاع از جهانیشدن در برابر جهانیسازی استعمارگرانه، این فرض پذیرفته شده است که مدیریت شهری میتواند عرصه مناسباتی که به سرعت در حال جهانیشدن است را به عنوان یک فرصت تلقی نموده و عدم حضور در این عرصه چه بسا به عنوان یک تهدید به حساب آید.» وی با اشاره به تفاوت شهرهای کوچک و بزرگ و با تمایز قائل شدن بین کلانشهرهای میانی و کلانشهرهای بزرگ معتقد است امروزه سازمانهای تخصصی بینالمللی در زمینه مدیریت شهری به موازات دیگر سازمانهای بینالمللی به عنوان مؤلفهای کارآمد، جایگاه مؤثری را برای تأثیرگذاری در سیاستهای جهانی کسب نمودهاند. عضویت و فعالیت شهرها در این گونه سازمانها نمایانگر سهیم شدن شهرها در حکمرانی جهانی است. فرصت های همکاری بین المللی شهرها همکاریهای بینالمللی شهرها برای بهرهمندی از این فرصتها و مدیریت چالشها میتواند به دو صورت مورد توجه قرار گیرد. یکی از آنها همکاریهای بینالمللی شهر با شهر است و دیگری همکاریهای چندجانبه در قالب عضویت و فعالیت در سازمانهای تخصصی بینالمللی، که این امر مهم نیز بدون دیپلماسی فعال شهری میسر نخواهد شد. فرآیند جهانیشدن و فرامرزی شدن فرصتها و چالشها، سبب ظهور مفاهیم جدیدی همچون سازمانهای غیردولتی بینالمللی و حکمرانی جهانیشده و جایگاه دولتها را به عنوان یگانه بازیگران عرصه جهانی دستخوش تغییر و تحول کرده است. با پیدایش موضوعات گسترده و فراگیر، همکاریهای چندجانبه بینالمللی در عرصه جهانی و همچنین حضور بازیگران و کنشگران جدید در چارچوب سازمانهای غیردولتی بینالمللی، نقش بسزایی در روند سیاستگذاری و حکمرانی جهانی یافتهاند. دیپلماسی شهری و تحولات ماهیتی نظام بین الملل تغییر و تحولات ماهیت نظام بینالملل سبب شده که محیط یک جانبهگرایی بینالمللی و قدرت مسلط یک کشور جای خود را به محیط چندجانبهگرایی و حکمرانی جهانی بدهد که بیشتر بازیگران آنها را شهروندان و نمایندگانشان در سازمانهای غیردولتی بینالمللی تشکیل میدهند. در بستر جهانیشدن، کلانشهرها و به خصوص شهرهای جهانی به عنوان کنشگران جدید عرصه بینالمللی میکوشند در چارچوب سازمانهای غیردولتی بینالمللی و در قالب دیپلماسی شهری در مواجهه با فرصتها و چالشهای مشترک جهانی مشارکت کنند تا از این طریق موقعیت جهانی خود را ارتقا بخشند و بتوانند در حکمرانی جهانی نقش بهسزایی ایفا کنند. ظرفیت های دیپلماسی شهری برای معرفی و بسط گفتمان انقلاب اسلامی چنانچه پذیرفته شود که دولت-ملتها ناگزیر از داشتن روابط دوستانه با یکدیگر هستند، جمهوری اسلامی ایران میتواند در هزاره جدید جایگاه و منزلت واقعی خود را در میان قدرتهای برتر جهان بیابد. از ویژگیهای عصر حاضر نزدیکی «زمان و مکان» دولت-ملتها نسبت به یکدیگر است. از همین رو کشور ایران نمیتواند این ارتباطات نزدیک را در دهکدۀ جهانی نادیده گرفته و نسبت به آن بیتفاوت باشد. از سوی دیگر گفتمان انقلاب اسلامی ایران یک الگوی کاملاً جدید و بلکه متفاوت از مردمسالاریهای غربی به جهان عرضه داشته و این الگوی تاریخی با عمری بیش از سی سال توانسته است حداقل در بعد منطقهای شأن، هویت و جایگاه خود را در انظار همسایگان و قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تثبیت نماید. به عنوان یک الگوی مردمسالار تجدیدنظرطلب در مدلهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران از یک سو نیازمند ارتباط مقتدرانه برای راهیابی به شبکه قدرتهای سیاسی- اقتصادی جهانی است و از سوی دیگر نیازمند توسعه زیرساختهایی از جنس فرهنگ و اجتماع است تا در شعاع آن و با استمداد از آن بتواند شاهد کمترین برخورد با قدرتهای سلطهجوی غربی باشد. در این راستا دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند ضمن تقویت نهادهای عمومی غیردولتی از جمله مدیریتهای شهری ارتباط نیرومندی را با مدیریتهای شهری فعال جهان برقرار نماید. این دست از سازمانهای غیردولتی میتوانند در چارچوب جهانیشدن به معنای گسترش منطقهگرایی، همکاریهای منطقهای و محلی را در برابر جهانیسازی از بالا در دستور کار قرار دهند، بنابراین به شکل همزمان میتوان فعالانه در سازوکارهای مدیریت شهری جهان حضور یافت و در عین حال از چالشهای جهانیسازی غربی مصون ماند. به بیان دیگر بنیادهای معرفتی جمهوری اسلامی ایران؛ خدامحوری، اصالت هویت و کرامت انسانها و ارتباط فرهنگی با سایرین است. بر خلاف نگاه ماتریالیستی صِرف حاکم بر جهان و ابزاری نگریستن به دولت-ملتهای دیگر، الگوی حاکمیتی اسلام فرهنگ محور بوده، به هیچ رو دیدگاههای سلطهگرانه و سلطهجویانه را در دستور مراودات مدیریتی- اقتصادی خود ندارد. اینجاست که نظام مدیریتی اسلام از یک سو ارتباط بین تمدنها و فرهنگها را ستوده و از طرف دیگر هویت و کیان خود را در تقابل با پروژه سازیهای سلطه طلبانۀ غربی قرار میدهد. این نگاه تجدیدنظر طلبانه جمهوری اسلامی ضمن اینکه با جهانیسازی موافق نیست، از همه ابزارهای مشروع اعم از دیپلماسیهای نوین و غیر آن استفاده خواهد کرد تا خود را به عنوان یک الگوی کارآمد در سطوح ملی و حاکمیتی اسلام اثبات کرده و متعاقباً در قلمروهای منطقهای و فراسوی آن، کشورهای علاقه مند به خود را بهاندیشه و تأمل وادارد. از همین روست که مدیریت شهری به سوژه اساسی این نوشتار تبدیل شده است تا در پرتو آن دولتمردان و گروههای مرجع خارج از قلمرو دولت بتوانند ارتباطات فرهنگی-بینالمللی را تقویت نمایند، گفتمانی که خود از درون سیستم معرفتی اسلام و از پرتو اجرای احکام و قواعد متعالی آن نشأت گرفته است. دیپلماسی شهری، تمرکززدایی از مدیریت روابط بینالملل و نقشآفرینی نمایندگان شهرها و مقامات محلی دکتر علی اکبر ولایتی نیز در مقدمه خود بر این کتاب آورده است: «درک شرایط امروز جهان ایجاب مینماید که امنیت ملی کشور فقط از منظر نظامی تعریف نشود و مؤلفههای قدرت نرم؛ نظیر امنیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز به عنوان سایر ابعاد حفظ و ارتقای سطح اقتدار ملی و بینالمللی مورد توجه قرار گیرند. از سوی دیگر پیچیدگی محیط بینالمللی و تغییرات سریع تکنولوژی به همراه ویژگیهای دموگرافیکی جهان موجب گردیده است که به تجمعگاههای بشری، شرایط فضایی و روابط اجتماعی _ انسانی آنها توجه بیشتری صورت پذیرد و اصولاً شهرها به طور اعلام نشدهای مظهر بروز و ظهور قدرت ملی هر کشور تلقی گردند. بدیهی است هر چه شهرها در رقابتی نامحسوس امّا بیامان بتوانند منزلت و جایگاه خود را از سطح ملی به سطح منطقهای و یا بینالمللی برسانند به نوعی استعداد رشد و توسعه کشور متبوع را به اثبات رساندهاند و واضح است زمینههای جلب گردشگران و سرمایهگذاران و رونق اقتصادی نیز فراهم خواهد شد. دیپلماسی شهری به عنوان بخش مهمی از دیپلماسی عمومی، هنر کاربردی نوین روابط بینالملل برای مذاکره، تعامل، توسعه و بهسازی روابط بین ملتها و شهروندان ورای چالشها و مشکلات روابط دولتهاست. به عبارت دیگر دیپلماسی شهری به معنای تمرکززدایی از مدیریت روابط بینالملل و نقشآفرینی نمایندگان شهرها و مقامات محلی به عنوان بازیگران کلیدی تعاملات بینالمللی در موضوعاتی است که ارتباط مستقیم با شهروندان داشته و در ارتقای قدرت نرم و هوشمند کشور موثر است.»