کتاب مسافر آبان -زندگی و خاطرات جوان ترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی(ایرانی) . با آگاهی کامل در راه دفاع از حرمین آل‌الله(ع) قدم برداشت. به من گفت: هرکاری کنی، من می‌خواهم بروم و بعد از آن به عراق و یمن و درنهایت به کرانۀ باختری می‌روم. در برنامه‌ریزی‌هایش هدفش نابودی اسرائیل بود. چیزی نمی‌توانست مانعش شود. دوست داشت که محل شهادتش کرانۀ باختری باشد. 2. هرچیزی را باور نمی‌کرد و اعتقاد و ایمانش به همه‌چیز، با تفکر و اندیشه بود. بدون دلیل و برهان کاری انجام نمی‌داد. خوبی یا بدی هرکس یا هرچیز باید به او اثبات می‌شد. بهمعنای واقعی سعی می‌کرد بصیرت را در امور زندگیاش به‌کار بَرد. او با شناخت کامل رفت؛ یعنی می‌دانست کجا می‌رود، برای چه می‌رود و چرا می‌رود. 3. پسر آرامی بود و چهرۀ بسیار دل‌نشینی داشت؛ اما آنچه او را از دیگر بچه‌های هم‌سن‌وسالش متمایز می‌کرد این بود که جلوتر از زمان خودش پیش میرفت و افکار و ایده‌های بزرگی داشت. من تا آن روز پسری با این وسعت تفکر و ایده‌های بزرگ ندیده بودم. هم از نظر فنی پسر بسیار ماهری بود و هم از نظر علمی و اعتقادی در مقام بالایی قرار داشت.