سال هاب بعد از قرون وسطی را رنسانس (بازگشت) می نامند. سال هایی که در آن اروپایی ها بعد از هزار سال دوباره به سمت ارزش های روم و یونان برگشتند. اوایل رنسانس کلیسا هنوز پر قدرت بود اما حتی کشیش ها هم بر اساس دستورات مسیحست زندگی نمی کردند. آموزه های کتاب مقدس بین مردم رایج بود، ولی به آن عمل نمی شد. اواخر قرون وسطی سوالاتی مطرح می شد که کلیسا پاسخ قانع کننده ای برای آن ها نداشت. کم کم کلیسا قبول کرد فقط به آموزش علوم دینی (آن هم به عده ای خاص) بپردازد و طب، نجوم، اخلاق، کشور داری و ... را به دیگران بسپارد. این دیگران اما از شک شروع کردند. دوران باور و ایمان برایشان به پایان رسیده بود و دنبال فهم همه چیز با استدلال و عقل خودشان بودند. آن ها که شک می کردند به این جا رسیدند که حداقل در آن که شک می کند، نمی شودشک کرد چون «کسی هست که شک می کند!» این را دیگران پایه اندیشه و عمل شان قرار داده و بسطش دادند. در این بسط منیت انسان از همه چیز مهم تر شد، حتی از خدا و این چنین من به قدرت رید.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir