کتاب «راورندوم» نوشته جی. آر. آر تالکین، خالق شاهکار ادبی «ارباب حلقهها»، اثری جذاب و متفاوت است؛ در تابستان سال 1925 جی. آر. آر. تالکین، همسرش ادیث و پسرانشان جان (که کموبیش هشت ساله بود)، مایکل (پنج ساله) و کریستوفر (هنوز یک سالش نشده بود) برای تعطیلات به فایلی میروند؛ شهری در ساحل یورکشایر که هنوز هم محبوب گردشگران بسیاری است.
در تابستان سال 1925، جی. آر. آر تالکین به همراه خانوادهاش به شهر ساحلی فایلی در یورکشایر میرود. در این سفر، پسر کوچکش، مایکل، صاحب یک سگ اسباببازی سیاه و سفید میشود که به سرعت همراه همیشگیاش میشود. اما این سگ کوچک ناگهان گم میشود و مایکل بسیار اندوهگین میشود. تالکین از این واقعه ساده اما تأثیرگذار الهام گرفت و داستانی خارقالعاده خلق کرد: داستان «راور» سگی که پس از گم شدن به دست یک جادوگر اسباببازی میشود و در ماجراجوییهای خود از ماه تا اعماق اقیانوسها عبور میکند و با شخصیتها و چالشهای جالبی روبرو میشود. این اثر برخلاف داستانهای فانتزی سنگین و پیچیده تالکین، حال و هوایی کودکانه و سادهتر دارد اما همانقدر تخیلی و دلنشین است. «راورندوم» قصهای است که از دل زندگی شخصی نویسنده و احساسات کودکی اش گرفته شده و با قلمی شاعرانه و روایتی زنده، خواننده را به دنیایی پر از جادو، ماجرا و عشق به دوستان کوچک میبرد. این کتاب علاوه بر روایت جذاب، تصویری زیبا از خلاقیت و دنیایی پر از خیال ارائه میدهد که برای هر خوانندهای به ویژه نوجوانان منبع الهام است.
چرا باید این کتاب را خواند؟
«راورندوم» بیشتر از یک داستان کودکانه ساده است؛ این کتاب پلی است برای ورود به دنیای خیالپردازیهای غنی تالکین، که تاریخی پشت آن نه تنها جذاب، بلکه سرشار از عواطف انسانی است. اگر دوست دارید با دنیای فانتزیای متفاوت و خاطرهانگیز آشنا شوید که ریشه در واقعیتهای ساده و عمیق دارد، این کتاب انتخابی عالی است. خواندن «راورندوم» فرصتی است برای تجربه هیجان و حس نوستالژیک کودکی از دریچه نگاه کتابسازی فراموشنشدنی. همچنین ترجمه روان و دلنشین مسعود ملکیاری این اثر را برای فارسیزبانان دلپذیر و در دسترس ساخته است.
این کتاب را به نوجوانان علاقهمند به داستانهای فانتزی، ماجراجویی و تخیل توصیه میکنیم. همچنین والدین و مربیانی که به دنبال کتابهایی با ارزش ادبی بالا و زمینه ذهنی خلاق برای کودکان و نوجوانان هستند، «راورندوم» از گزینههای برجسته و متفاوت است که میتواند علاقه به خواندن را در نسل جوان پرورش دهد.
چنان قشقرقی به پا شده بود که تمام ساکنان سواحل اقیانوسها در سراسر دنیا خیال میکردند دریا بدجوری طوفانی شده و خیلی بیشتر از همیشه میغرد. همینطور هم بود! چون مار غولآسا تمام این مدت تکانتکان میخورد که نوک دمش را بکند توی دهانش و بمکد. باز جای شکرش باقی است که بیدارِ بیدار نشد وگرنه حسابی خُلقش تنگ شده و چنان دمش را تکان میداد که یک قارهی دیگر هم در اقیانوس غرق میشد. (البته اینکه این اتفاق میتوانست واقعاً تأسفبرانگیز باشد یا نه، به این بستگی دارد که کدام قاره غرق میشد و شما الان روی کدام زندگی میکنید.) هر چند برای پریدریاییها فرقی نمیکرد چون آنها روی قارهها زندگی نمیکردند و ته دریا بودند، آن هم شلوغترین جای دریا که لحظهبهلحظه شلوغتر هم میشد. آنها پایشان را توی یک کفش کرده بودند که پادشاه پریدریاییها باید جاپا را مجبور کند که با وردی، اکسیری یا راه چارهای، جلوی مار دریایی را بگیرد. اوضاع آنقدر خراب بود که حتی برای غذاخوردن یا فینکردن هم نمیتوانستند دستشان را بالا بیاورند چون آب به شدت متلاطم بود و همه به هم برخورد میکردند و ماهیها دریازده شده بودند و اقیانوس به لرزه افتاده و چنان گلآلود و پر از شن شده بود که همه به سرفه افتاده و زندگی متوقف شده بود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir