کتاب فجایع جنگ جهانی دوم جنگ جهانی دوم در حالی ادامه یافت که متفقین با نادیده گرفتن اعلام بیطرفی ایران وارد کشور شدند و حضور آنها منجر به گسترش ناامنی دامن زد و شمار زیادی از شهروندان ایران جان سپردند. ایران که به عنوان کشوری بیطرف از تاثیرات تلخ جنگ بینصیب نماند. اما در کشورهای درگیر جنگ بلا و مصیبت بیشتر بود. اما ایران با وجود مشکلاتی که درگیر آن بود از پذیرفتن برخی آسیبدیدگان جنگ نظیر آوارگان لهستانی دریغ نکرد. در کتاب «فجایع جنگ جهانی دوم» به مسائلی مانند کشتار دستهجمعی، قحطی و تجاوز پرداخته شده است. در بخشهایی از کتاب به آوارگان جنگ پرداخته شده است و روایتی از لهستانیها جنگزده در ایران به دست میدهد.درباره ورود آوارگان لهستانی به ایران آمده است:«تلفات بالای ارتش سرخ از یک سو و فشار ارتش آلمان از دیگر سو موجب شد تا استالین پس از مذاکره با مقامات انگلیسی و امریکایی دستور آزادی باقیمانده اسرای لهستانی را صادر نماید. براساس توافق استالین با قدرتهای غربی، اتحاد شوروی تعداد زیادی از افسران باقی مانده لهستانی را در قالب ارتشی جدید تحت هدایت ژنرال ولادیسلاو آندرس سازماندهی نمود اجازه داد تا این ارتش به همراه اسرای غیرنظامی از اتحاد شوروی خارج شده و وارد خاک ایرن شود. این در حالی بود که ایران در اشغال نیروهای انگلیسی و روسی قرار داشت. هدف از خروج این افرد از خاک اتحاد شوروی، ورود آنان به خاورمیانه و انضمام آنان به نیروهای انگلیسی برای جنگ با قوای محور بود. نخستین گروه از مهاجرین که شامل ۲٫۹۰۰ سرباز و مهاجر لهستانی بود در مارس۱۹۴۲ با چهار کشتی روسی از طریق دریای کاسپین وارد بندر انزلی شدند. طی یک ماه بعد تعداد آنان به بیش از ۱۲ هزار نفر رسیده بود. بنا بر اسناد تاریخی این افراد از بیماری و سوء تغذیه و خستگی و فرسودگی ناشی از کار اجباری در گولاکها رنج میبردند؛ اما به محض ورود به ایران با کمکهای انسانی ایرانیان و نیروهای متفقین مواجه شدند.» یکی از لهستانیها آواره نوشته است:«ما سوار بر کشتی شدیم در حالی که گرسنه و رنجور بودیم. ما سرزمین سختیها را ترک کردیم و این به مانند رؤیا بود. زمانی که به بندرانزلی رسیدیم، بارش باران به استقبال ما آمد. آنجا سرزمینی گرمتر و سرسبز با مردمانی مهربان بود…»(ص۱۵۹( برخی از افرادی که از نزدیک شاهد ورود وضعیت آوارگان لهستانی به ایران بودند، در تشریح شرایط وخیم آنها چنین مینویسند:«یک عکاس ایرانی در انزلی به نام غلام رحیمی که تصاویر ورود این آورگان را ثبت نموده است، در خاطراتش مینویسد:«یک روز صبح وقتی که از خواب بیدار شدم شاهد کشتیهایی بودم که آوارگانی را تخلیه میکردند. آنان زشت، لاغر و بیمار بودند و لباسهایی کهنه در بر داشتند. یکی از دوستان من که نجار بود برای قربانیان تابوت میساخت. به طور میانگین روزانه ۵۰ نفر جان میباختند.» ادعا شده تصویر گرفته شده توسط رحیمی مستندترین اثر درخصوص مصیبت آوارگان به محض ورود به ایران است؛ اما این مجموعه تصاویر هرگز به طور کامل شناسایی نشد و چاپ نگردید. غلام رحیمی در سال ۱۹۹۹ و در سن ۸۳ سالگی درگذشت؛ اما یکی از دوستانش میگفت که او تا آخرین روز حیاتش فراموش نکرد روزی را که از خواب برخواست و ورود آوارگان مصیبتدیده لهستانی را دید.