به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







سلحشور - زندگی نامه و خاطرات سردار شهید قربانعلی ابراهیمی









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

«سلحشور» کتابی است پر از جذابیت و احساس، که شما را به دنیای پرماجرای سردار شهید قربانعلی ابراهیمی می‌برد. این اثر به همت موسسه شهید ابراهیم هادی گردآوری شده و روایتگر رشادت‌ها، ازخودگذشتگی‌ها و فداکاری‌های این سردار بزرگ در دوران جنگ تحمیلی است. با خواندن صفحات این کتاب، شما به عمق دوستی، انسانیت و ایثار پی خواهید برد.

درباره کتاب سلحشور

کتاب «سلحشور» روایتگر زندگی و خاطرات سردار شهید قربانعلی ابراهیمی از زمان شروع درگیری‌های ضد انقلاب در مناطق کردستان تا لحظه‌های دشوار و پرماجرای زندگی‌اش در جبهه‌هاست. با نثری روان و توصیف‌های زنده، این کتاب به شما اجازه می‌دهد تا از نزدیک با شخصیت بی‌نظیر و ایثارگر این شهید والامقام آشنا شوید. در مسیر خواندن، شما شاهد چالش‌ها و کمبودهایی خواهید بود که این سردار و یارانش با آن‌ها دست و پنجه نرم کردند؛ از کمبود امکانات تا سختی‌های جسمی و روحی که نتوانست روحیهٔ آنان را تضعیف کند.

چرا باید این کتاب را خواند؟

خواندن «سلحشور» نه‌تنها به شما فرصتی می‌دهد تا با تاریخ کشور عزیزمان آشنا شوید، بلکه شما را با ابعاد انسانی و اجتماعی این تجربیات آشنا می‌کند. این کتاب یادآور بزرگی، فداکاری و همبستگی ملت ایران در برابر سختی‌ها و چالش‌های جنگ است. علاوه بر این، شما با مطالعه رفتار و اقدامات قربانعلی ابراهیمی درمی‌یابید که چطور یک فرد می‌تواند در شرایط سخت، الگوی پایداری، ایستادگی و محبت برای دیگران باشد. این کتاب با به تصویر کشیدن روحیه جمعی، عشق به وطن و هم‌دلی، به شما الهام می‌بخشد و یادآوری می‌کند که با تلاش و همت می‌توان بر تمام مشکلات فائق آمد.

خواندن کتاب سلحشور را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

کتاب «سلحشور» به تمامی افرادی که به تاریخ جنگ تحمیلی ایران علاقه‌مند هستند پیشنهاد می‌شود. همچنین دانشجویان، محققان و علاقه‌مندان به روانشناسی اجتماعی، با مطالعه این کتاب می‌توانند دیدگاه جدیدی نسبت به روحیۀ ایثارگری و فرهنگ مقاومت در جامعه پیدا کنند. اگر شما به دنبال الهام، امید و یادآوری ایستادگی و فداکاری‌های گذشته این مرز و بوم هستید، این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب سلحشور می‌خوانیم:

اخبار درگیری‌های ضد انقلاب در مناطق کردستان، همه جا پیچید. قربانعلی که لحظه‌ای آرام و قرار نداشت، داوطلبانه راهی کردستان شد تا هر کاری از دستش برمی‌آید برای آن منطقه انجام دهد. به تیپ بیت المقدّس سنندج ملحق و مشغول خدمت شد. در کردستان همیشه با کمبود امکانات مواجه بودیم، جای درست و حسابی هم برای مستقر شدن نیروها نداشتیم. سنگرهایی داشتیم سوله مانند که زمستان‌ها خیلی سرد و تابستان‌ها خیلی گرم بودند. یک روز قربانعلی بهم گفت: باید سنگرهای نیروها رو داخل خاکریز درست کنیم. گفتم: برای ساخت سنگرها در داخل خاکریز مصالح لازمه که ما نداریم. گفت: «کاری نداره، تو فقط بلوک تهیه کن بقیه‌ش با خودم.» رفتم سپاه، بلوک وآجر و سیمان تهیه کردم. قربانعلی گفت: اول از سنگر سربازها شروع می‌کنیم. دیوار همهٔ سنگرها را کار کردیم. نوبت به سقف سنگرها رسید ولی آهنی برای پوشاندن سقف نداشتیم... . قربانعلی کمی فکر کرد و بعد رو به من گفت: «سریع دوتا کامیون و تعدادی سرباز را آماده کن تا به باغ ما برویم.» هماهنگی‌های لازم را انجام دادم. رفتیم و یکصد تنه درخت از باغ قربانعلی جمع کردیم و آوردیم. گفت: اگر بلوک و درخت اضافی داشتیم، برای سنگر فرماندهی هم کار کنید ولی اگر مصالح نماند، در همان سوله‌ها می‌مانیم. طبق دستور قربانعلی، اول ساخت و تکمیل سنگر برای سربازها را شروع کردیم، خودش هم پا به پای ما کار کرد. کار سنگر نیروها را تمام کردیم، اما برای فرماندهی گردان که اتاق خود قربانعلی بود مصالح باقی نماند. بناچار خودش در سوله ماند. هرچه اصرار کردم که برخی سربازان به سوله بروند و او در سنگر بماند قبول نکرد.

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه