یک داستان ژاپنی خیلی خیلی آموزنده و آرام برای نوجوانها. داستان این کتاب روایت خانواده ای ژاپنی است که در آمریکا زندگی میکنند. پدر و مادر این خانواده شبانه روز کار میکنند تا چرخ زندگی بچرخه و بچههای اونها در آرامش زندگی کنن. کیتی که شخصیت اصلی این داستانه فکر میکنه که خواهرش یک آدم معمولی نیست و نابغه است اما مریض بودن خواهرش همه تصورات کیتی رو بهم میریزه.
کتاب در عین حال که داره زندگی رو با همه سختی ها و خشونت هاش نشون میده ولی به خوبی بازتاب دهنده این مفهومه که چطور خانواده و خواهر و برادر میتونن مأمن و پناهگاه عاطفی و حمایتی آدم باشن. این داستان هم برای نوجوانها مناسبه و هم برای بزرگسالان.
" اولین واژه را از خواهرم لین یاد گرفتم: ستاره-ستاره. با این که آن را اشتباهی «سیستاری» تلفظ می کردم، ولی او منظورم را می فهمید. در زبان ژاپنی، ستاره-ستاره یعنی درخشنده و نورانی. لین می گفت وقتی که بچه بودم، همیشه شب ها مرا با خودش به جاده ی خلوتی می برد و هر دوی مان به پشت، روی زمین دراز می کشیدیم و به ستاره ها نگاه می کردیم. بعد، او بارها و بارها می گفت: کتی، بگو ستاره-ستاره!، ستاره-ستاره! و من عاشق این کلمه بودم! وقتی کمی بزرگ تر شدم، برای توصیف تمام چیزهایی که دوست شان داشتم، از عبارت ستاره-ستاره استفاده می کردم. آسمان آبی زیبا، توله سگ ها، بچه گربه ها، پروانه ها و حتی دستمال کاغذی های رنگی"
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir