خدایگان و بنده با مقدمه کوژو، این گونه آغاز میشود: «انسان، خودآگاهی است. او از خویشتن و از واقعیت و شایستگی انسانی خویشتن آگاه است و فرق اساسی او از حیوان، که از مرتبه احساس ساده (نفس) خود فراتر نمیرود در همین است. انسان هنگامی از خویشتن آگاه میشود که «نخست» بار «من» میگوید. پس دریافتن انسان از راه دریافتن اصل او، دریافتن اصل منی است که به وسیله سخن آشکار میشود.» (ص 25) بدین گونه منشا خودآگاهی معرفت نفس عنوان میشود. سپس سخن از آرزو میرود و این که «در آرزو و به وسیله آرزو و بهتر بگوییم به عنوان آرزوست که انسان خود را موجودیت میبخشد و به عنوان من، به عنوان منی ذاتا متفاوت از جز من و اساسا متقابل با جز من، بر خود و دیگران آشکار میکند. من (انسانی) من یک آرزو یا من آرزوست. پس صرف هستی انسان، (یعنی) هستی خودآگاه، متضمن آرزو و مسبوق به آرزوست.» (ص 26 و 27) پس از آن ماهیت این آرزو و انواع آن مورد بحث قرار میگیرد و این که اگر متعلق آرزو زمینی باشد آرزو نیز وجهه مادی خواهد یافت و اگر فراطبیعی باشد به گونه دیگری خواهد بود. در اینجا اشارهای میشود به مساله مرگ آگاهی و عدم هراس از مرگ در راه شناخت: «برای آن که آدمی به راستی انسان باشد و از حیوان ذاتا و واقعا تفاوت یابد، باید آرزوی انسانیاش به نحو موثر بر آرزوی حیوانیاش چیره شود. از سوی دیگر، هر آرزویی تمنای ارزشی است. برترین ارزش برای حیوان، زندگی حیوانیاش است. همه آرزوهای حیوانی در واپسین تحلیل تابع آرزوی او برای نگهداری جان خویش است. پس آرزوی انسانی باید بر این آرزوی نگهداری جان فائق آید... بدین جهت سخن گفتن از «اصل» خودآگاهی ناگزیر سخن گفتن از به خطر انداختن جان (در راه هدفی ذاتا غیرحیاتی) است.» (ص 32 و 33)....
نظرات کاربران
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.