فرشتهای در تانک: داستان نوجوان رمان «فرشتهای در تانک» نیز داستانی است که در آن نویسنده تلاش کرده است تا مرز میان خیال و واقعیت را بشکند و گونهای تازه از واقعیت را، در داستانش رونمایی کند. این رمان از زبان شبحی روایت میشود که در سالروز تولد چهاردهسالگی دختری روستایی در خانه وی ظاهر شده و دل به او میبنندد اما خیلی زود متوجه میشود که زندگی و سرنوشت او در جای دیگری رقم میخورد و نمیتواند با دخترک زندگی کند. این ماجرا اتفاقاتی را در داستان پیش میبرد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: بیخوابی از آن چیزهایی است که پدر آدم را در میآورد. حتما پدر شبح را هم در میآورد. شبح درست است وجود خارجی ندارد، ولی به هر حال لابد، شبح یک چیزی هست دیگر. من خودم شبح آدم بودم. اصلا یادم نمیآمد شبح چه کسی هستم، ولی میدانستم که شبح یک نفری هستم به هر حال. تازه شبح حیوان یا حتی درخت هم که میبودم، بالاخره بیخوابی برایم شکنجه محسوب میشد. روز بیستم دی که چشم باز کردم و خودم را در خانه خانواده سامیر دیدم، از روز قبلش چیزی به یادم نمیآمد. گاهی با خودم فکر میکند که احیانا با تولد چهاردهسالگی کرایا، من هم متولد شدهام. ولی از نظر فیزیکی من واقعا همان چهارده سال یا حتی یکی دوسال بیشترش را هم داشتم و نمیتوانستم فکر کنم که شبح یک روزه تازه به دنیا آمدهام.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir