کتاب «کنگرهی ادبیات» نوشتهی سزار آیرا، با ترجمهی دقیق و روان، یکی از آثار برجسته و شگفتانگیز ادبیات معاصر است که برای نخستین بار در سال 1999 منتشر شد. این کتاب با ساختار روایت غیرمعمول و دنیایی خیالی و پر جزئیات، خواننده را با خود به سفری پیچیده و جذاب میبرد که فراتر از یک داستان معمولی است. کتاب «کنگرهی ادبیات» اثری است که نه تنها سرگرمکننده بلکه جامع و تأملبرانگیز است و خواندن آن به کسانی که به دنبال گسترش دنیای فکری و ادبی خود هستند، پیشنهاد میشود. این کتاب در کنار جذابیت داستانش، پیامدهای عمیقی دارد که میتواند سالها در ذهن خواننده باقی بماند.
داستان حول مردی عجیب میچرخد که عاشق قدرت و تسخیر دنیاست. در پی قدمزدن در ساحل، به طور اتفاقی نقشهی دزدان دریایی را مییابد و دنبال حل معمای آن، زندگیاش دگرگون میشود، هرچند که هدف و خواستهی اصلیاش همچنان پا برجا میماند. ریتم سریع و پرتنش کتاب، از یک طرف خواننده را به هیجان میآورد و از طرف دیگر در عالم خیال پیچیده و متنوعی غرق میکند که در آن مرز میان واقعیت و خیال کاملاً درهم آمیخته است. «کنگرهی ادبیات» به شکل استادانهای دنیایی پر از موجودات واقعی و غیرواقعی را به نمایش میگذارد، جایی که زمان و مکان حالتهای معمول خود را از دست میدهند و ماجراها با سرعت و ریتمی گیرا پیش میروند. نویسنده با ظرافتی خاص تصویر میکند چطور عادات و افسانهها در ذهن شخصیتها و محیط پیرامونشان شکل میگیرد و چطور تجربههای انسانی در بستری غیرمعمول و مملو از رمز و راز روایت میشوند. این اثر با بهرهگیری از زبان شاعرانه و خیالی، تجربهای بینظیر و متمایز برای خواننده ایجاد میکند.
چرا باید این کتاب را خواند؟
سزار آیرا قصهای را روایت میکند که همزمان هم ملموس و هم دربارهی مفاهیم فلسفی و انسانی عمیق است. ریتم تند و پرکشش کتاب، خواننده را از ابتدا تا انتها سرشار از کنجکاوی و هیجان نگه میدارد. ساختار غیرخطی و ترکیب عناصر واقعی و سوررئال که ذهن را به چالش میکشد و تجربهای تازه ارائه میدهد. داستان بازتابی است از چگونگی شکلگیری خاطرات و باورها و تأثیر آنها بر زندگی انسان.
کتاب «کنگرهی ادبیات» مناسب تمامی علاقهمندان به ادبیات داستانی است، به ویژه کسانی که به داستانهای پیچیده و پر راز و رمز، ترکیب خیال و واقعیت، و زبان نویسندگی تازه و بدیع علاقهمندند. این اثر برای خوانندگان کنجکاو، پژوهشگران ادبیات نوآورانه و دوستداران داستانهایی که ذهن را به چالش میکشند، یک انتخاب ایدئال محسوب میشود.
راهحلِ مسأله بیهوا به ذهنم نرسید. دو سه ساعت گذشت و حتا نمیدانستم در اثنایی که قدم میزنم، به اتاقم میروم تا چند صفحه بنویسم، دریا را از پنجرهٔ اتاقم تماشا میکنم و دوباره بیرون میروم، طی همهٔ مدت ملالآور انتظار، مغزم مشغول این مسأله است. در این فاصله فرصت کردم جنبوجوش چند کودک را تماشا کنم که از بالای صخرهای در بیستمتری خط ساحل به دریا میپریدند. اینها همه بخشی از «داستان کوتاه» بود و در واقع فقط توجه خودم را جلب میکرد. اما معما از چینش قطعات نگفتنی و بسیار کوچک شکل میگیرد. چون در واقع «در اثنایی که» هیچ معنایی ندارد. مثلاً ناخودآگاه در فکر بازی کودکان بودم و آن را برآیند ناچیزی از کارکرد عناصر طبیعی، از جمله آگاهی از لذت شیرجه زدن، انقباض ماهیچهای، تنفس حین شنا کردن... میپنداشتم. چهطور به برآمدگیهای سنگی زیر امواج دریا نمیخوردند؟ چهطور دقیقاً در چند سانتیمتری صخرهای به آب فرود میآمدند که اگر به آن میخوردند با نوازشِ صلبِ مدوساگونهاش جانشان را میگرفت؟ پاسخْ عادت بود. حتماً هر روز عصر همین کار را میکردند و این سبب میشد بازیشان وزن لازم را داشته باشد تا به افسانه بدل شود. این کودکان خود بخشی از عادات ساحل ماکوتو بودند، اما افسانه نیز یکجور عادت است و آن زمانِ روز هم، دقیقاً آن ساعت، تاریکروشن غروب استوا، که زود میرسد و درعینحال تأخیر بسیار دارد، که هماهنگی باشکوهی دارد، بخشی از این عادت بود...
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir