کتاب فضا، زمان و معماری: رشد یک سنت جدید نوشتهی زیگفرید گیدیون یکی از آثار برجسته و معتبر در حوزه تاریخ معماری مدرن است که برای نخستین بار در سال 1948 منتشر شد و تا سال 1967 چندین بار تجدید چاپ و بهروزرسانی شده است. این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ هنر و معماری، دانشجویان و متخصصان این حوزه بسیار مفید و توصیه شده است. همچنین از سوی بزرگان معماری و منابع معتبر جهانی به عنوان اثری بیمانند در زمینه معماری مدرن شناخته شده است. کتاب «فضا، زمان و معماری: رشد یک سنت جدید» یک منبع جامع و معتبر برای درک بهتر تاریخ و فلسفه معماری مدرن است که همچنان به عنوان مرجع مهمی در این حوزه شناخته میشود.
این کتاب به بیش از دوازده زبان ترجمه شده و به عنوان منبعی استاندارد و قطبنما در فهم تحولات معماری مدرن شناخته میشود. در این اثر، گیدیون با نگاهی عمیق و تحلیلی، نه تنها تحولات تاریخی معماری را شرح میدهد، بلکه به بررسی ریشهها، چالشها، نقاط قوت و ضعف معماری معاصر میپردازد. او وحدت و ویژگیهای مشترک در آثار معماری مدرن را نشان میدهد و نقدی بر سکون و رکود معماری عصر جدید دارد. کتاب همچنین به بررسی تأثیرات فرهنگی، انسانشناسی و جامعهشناسی بر معماری میپردازد و به عنوان پلی میان سنتهای قدیم و نوین معماری مطرح است. کتاب در ده فصل تنظیم شده و موضوعاتی چون تاریخ معماری، میراث معماری، بسط امکانات جدید، اخلاق در معماری، شهرسازی، و مفهوم فضا - زمان در هنر و معماری را پوشش میدهد. از نکات برجسته کتاب میتوان به تحلیلهای دقیق از معماران بزرگی چون والتر گروپیوس، لوکوربوزیه، میس وندهرو، و دیگران اشاره کرد. نویسندهی کتاب فضا، زمان و معماری، سعی میکند تا جزئیات شمایل کاملی از وضعیت معماری مدرن جهان نشان دهد و به چالشها، به نقاط قوت و قابلتوجه و حتی نقاط تاریک آن نیز اشاره کند. زیگفرید گیدیون در کتاب خود از نوعی وحدت و اشتراک در آثار مدرن معماری صحبت میکند؛ وحدتی که باوجود تمام آشفتگیهای ظاهری در سازهها، به یک امضا و ویژگی ثابت در بیشتر آثاری که امروزه میبینیم تبدیل شده. نویسندهی کتاب فضا، زمان، و معماری، رخوت، بیتحرکی و سکونی که معماری عصر جدید را دربرگرفته به نقد میکشاند و از راهحلهای برونرفت این وضعیت میگوید. نویسنده در ادامه، پیشینه و زمینهی فرهنگی معماری عصر مدرن و نقاط افتراق آن با سنتهای قدیم معماری قدیم را شرح و بسط میدهد، از این جهت تحقیقات این استاد بزرگ هنر معماری را میتوان نقطهی عطفی ما بین سنتهای قدیم و تازهی معماری دانست. همچنین میتوان گفت که کتاب فضا، زمان و معماری نه یک تاریخچهی صرف دربارهی معماری، بلکه نگاهی تازه بر فرهنگشناسی، انسانشناسی و جامعهشناسی عصر جدید و اثرات متقابل آن بر جهان معماری است. این کتاب در ده فصل نگاشته شده و از جهت اندیشهی تازه و بکر نویسنده و قدرت کلام او اثری کممانند در دنیای معماری به حساب میآید. تصاویر و مثالهای متنوع از بنا و سازههای مختلف و اشاره به نامداران بزرگ دنیای معماری از دیگر نکات جذابیست که میتوان به آن اشاره کرد. زیگفرید گیدیون، آفرینندهی این کتاب از اساتید شناختهشدهی دانشگاه هاروارد زوریخ است. هماکنون شما میتوانید کتاب فضا، زمان و معماری را با تلاشی از انتشارات علمی و فرهنگی و ترجمهی منوچهر مزینی در اختیار داشته باشید.
دانشجویان معماری: این کتاب یکی از منابع اصلی برای درک سیر تحول معماری مدرن و آشنایی با مفاهیم بنیادین فضا، زمان و شهرسازی است. معماران حرفهای: معماران با مطالعه این اثر میتوانند دیدگاه تحلیلی و انتقادی خود را نسبت به ریشهها و روندهای معماری معاصر تقویت کنند. اساتید و پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی: برای تدریس، پژوهش و نگارش مقالات تخصصی، این کتاب مرجعی معتبر و غنی از تحلیلهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است. علاقهمندان به تاریخ هنر و فرهنگ: کسانی که به تحولات هنری و فرهنگی قرن بیستم علاقهمند هستند، میتوانند با مطالعه این کتاب، پیوند معماری با سایر هنرها و علوم انسانی را بهتر درک کنند. منتقدان و نظریهپردازان معماری: برای بررسی ریشهها، نقدها و چالشهای معماری مدرن و پستمدرن، این کتاب منبعی ارزشمند و الهامبخش است. مطالعه این کتاب به هر کسی که به دنبال درک عمیقتر از تاریخ، نظریه و فلسفه معماری مدرن است، توصیه میشود. این اثر نه تنها برای متخصصان، بلکه برای هر علاقهمند جدی به معماری و شهرسازی نیز سودمند خواهد بود.
جدایی معماری از پیشرفهای صنعتی. اما چرا این تمایلات را که برای زمانهای آینده اهمیتی فراوان دارند جز در بناهای معمولی قرن نوزدهم – فیالمثل، بناهای کارخانه و انبار – نمیتوان دید؟ چرا اثر این تمایلات در معماری بناهای رسمی ناچیز بوده است؟ بیشک باید انتظار داشت که پیشرفتهای صنعتی نخست خود را در ساختمانهای صنعتی نشان دهند؛ اما این دلیل کافی نیست. فرض اینکه انقلاب صنعتی در علوم و فنون شروع شده باشد نمیتواند دلیل آن باشد که هنرها از تأثیر آن بینصیب باشند. ما قبلاً دیدهایم که چگونه در عصر بارک اکتشافات علمی – حتی اکتشافات مجرد ریاضی – بلافاصله معادل خود را در دنیای احساس یافت و به زبان هنر ترجمه گشت. در قرن نوزدهم علم و هنر، هر یک، راه جداگانهای گرفتند؛ پیوستگی بین روشهای فکر و احساس از میان رفت. جدایی علم و هنر، بیآنکه نتیجۀ تفاوت طبیعت این دو رشته از فعالیتهای انسانی باشد پدیدهای است خاص قرن نوزدهم و سبب بروز مسائلی است که درک آنها جز با فهمیدن این پدیدۀ خاص غیرممکن است. وضعیت معماری قرن نوزدهم به دیدۀ تاریخ صرفاً یکی از مظاهر این جدایی علم و هنر است که در این رشته خود را با جدایی میان کار معمار و مهندس نشان داد. معماران دورۀ گوتیک صرفاً روشهای مهندسی جدید آن زمان را در کارهای خود به کار نبردند؛ بلکه در این روشها امکاناتی یافتند و از آن برای بیان هدفها، تأثرات، و بینش خاص آن عصر استفاده کردند. همچنین پیشرفت ریاضی در دورۀ بارک برای معماری این عصر معنایش بسیار بیشتر از به وجود آمدن وسایلی نو برای محاسبه بود. چه در دورۀ گوتیک و چه در دورۀ بارک اختراعات جدید، به عبارت دیگر، صورت بشری یافتند: پیشرفتهای احساسی و عقلی به توازی یکدیگر صورت گرفتند. در معماری قرن نوزدهم که به اصطلاح کوشش میشد روح زمان را مجسم دارد وضع درست برعکس بود. آهن، فیالمثل، صرفاً وسیلهای بود برای ایجاد نماهای مجلل ساختگی به تقلید از سبکهای گذشته. و تقلید از طرحهای گذشته با وسایل جدیدْ خود این طرحها را مصنوعی و بیروح میکرد. اما تا زمانی که پیشرفتهای فنی، بیآنکه جذب معماری شود، ادامه یافت، مهندسْ تابع و یا جدا از معمار باقی ماند. و از جانب دیگر معمار از مهمترین پیشرفتهایی که در عصر وی صورت گرفت بیگانه ماند. تا زمانی که معمار موفق شد از تغییرات محیط خود با خبر شود، تا زمانی که وی امکانات معماری را در فن ساختمان جدید شناخت، هیچ سنت تازهای که برای زمان ما واجد مفهوم و معنایی باشد به وجود نیامد. اما از این نوآوریهای فنی که در قرن نوزدهم در پس صحنه پنهان بود معماری آینده شکفته شد. فن ساختمان در واقع ضمیر نابخودآگاه معماری بود. در آن احساسی نهفته وجود داشت که سالها بعد به وضوح بیان گشت.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir