کتاب کیفر آتش (برج بابل) نوشته الیاس کانتی، نویسنده بلغاری و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1981 است که نخستین بار در سال 1935 منتشر شد. این رمان یکی از برترین آثار قرن بیستم به شمار میرود و موضوع اصلی آن، بیپناهی و انزوای انسان مدرن است. داستان دربارهی پیتر کین، دانشمند و چینشناس مشهور و انزواطلبی است که زندگیاش را وقف مطالعه و ساختن کتابخانهای بینظیر کرده است. او فردی عاشق سکوت و دور از اجتماع است و از دنیای بیرون فاصله میگیرد. اما در طول داستان، تحت تأثیر مستخدم و دربان خانهاش و به دلایلی مجبور میشود خانه و کتابخانهاش را ترک کند و با دنیای واقعی مواجه شود. بحران اصلی داستان در ذهن اوست که به زندگی واقعی عادت ندارد و ترجیح میدهد در دنیای کتابها و توهمات خود باقی بماند. «کیفر آتش (برج بابل)» رمانی است فلسفی و روانشناسانه که به بررسی عمیق انزوا، تنهایی و بحرانهای درونی انسان مدرن میپردازد. این اثر برای علاقهمندان به ادبیات جدی، فلسفه و روانشناسی انسانی بسیار توصیه میشود و تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز در دنیای ادبیات قرن بیستم است.
رمان کیفر آتش (برج بابل) داستان زندگی پتر کین، دانشمند متخصص زبان و فرهنگ چین (چینشناس) است که در انزوایی عمیق و دور از اجتماع زندگی میکند. او فردی روشنفکر و وسواسی است که بیشتر وقت خود را در کتابخانه شخصی عظیم و گستردهاش میگذراند و به کتابها و دنیای ایدهها وابستگی شدیدی دارد، به گونهای که روابط انسانی و دنیای واقعی برایش کماهمیت و حتی آزاردهنده است. در آغاز داستان، کین در خانهای بزرگ با کتابخانهاش زندگی میکند و تنها با مستخدمی به نام ترز که زنی کمهوش و مادیگراست، سر و کار دارد. ترز به داراییهای مادی علاقهمند است و به تدریج کنترل خانه و کتابخانه را در دست میگیرد. در همین حال، مردی به نام بندیکت پفاف به عنوان سرایدار به خدمت گرفته میشود که فردی وحشی و شوم است و با کین وارد جنگ قدرت میشود. این سه شخصیت، نماینده تضاد بین دنیای روشنفکری کین و واقعیت خشن و مادی اطرافش هستند. زندگی کین به تدریج به سمت فروپاشی میرود. او که از واقعیت گریزان است، در برابر دستبردها و خیانتهای اطرافیانش ناتوان میشود و به دنیای توهمات و خیالهای خود پناه میبرد. در نهایت، کین در اتاق سرایداری خانهاش زندانی میشود و دچار بحران روانی عمیقی میگردد. بخش پایانی رمان با ورود برادر کین، ژرژ کین، روانشناس و مدیر تیمارستان، همراه است که تلگرافی دریافت کرده و به دنبال برادرش میآید. ژرژ باید تلاش کند پتر را از وضعیت بحرانی و جنون نجات دهد، اما خود او نیز شخصیتی پیچیده و دلهرهآور است که بیشتر به حفظ نظم تیمارستان و دیوانه نگه داشتن بیماران میپردازد تا درمان واقعی. رمان علاوه بر روایت داستانی، به صورت عمیق به مضامینی چون انزوای فکری، وسواس، تنهایی، نفرت، بحرانهای روانی، و پویایی قدرت در روابط انسانی میپردازد. عنوان کتاب که به مراسم توبه عمومی در دوران تفتیش عقاید اشاره دارد، استعارهای است از ویرانی و سوختگی ذهنی و عاطفی کین که در طول داستان تجربه میکند. از نکات مهم داستان، اقدام نهایی کین برای آتش زدن کتابخانهاش است؛ عملی آرمانگرایانه و حماسی که نماد نابودی میراث فکری و روشنفکری او و اعتراض به فساد و تباهی دنیای اطرافش است. این حرکت را میتوان نوعی آنارشی فردی و اعتراض به شرایط اجتماعی و اخلاقی زمانه دانست. «کیفر آتش» داستانی پیچیده و چندلایه است که از طریق شخصیتهای متنوع و روابط پرتنش آنها، تضاد بین دنیای روشنفکری و واقعیتهای خشن انسانی را به تصویر میکشد و خواننده را به تأمل درباره خطرات انزوا، وسواس فکری و بیتوجهی به روابط انسانی دعوت میکند.
کسانی که به ادبیات فلسفی و روانشناسانه علاقهمندند و دوست دارند به عمق تنهایی، انزوا، وسواس فکری و بحرانهای درونی انسان مدرن بپردازند. علاقهمندان به آثار ادبیات مدرن و پیچیده که روایتهای غیرخطی، چندلایه و شخصیتپردازیهای دقیق را میپسندند. خوانندگانی که به مطالعه دربارهی تنش بین عقل و احساس، واقعیت و توهم، و تعلیق وجودی انسان علاقه دارند. کسانی که به ادبیات تأملبرانگیز و چالشبرانگیز با مضامین سنگین مانند نفرت، دیوانگی، پوچی و تنفر از دیگری گرایش دارند. مخاطبانی که میخواهند با دنیایی آشنا ولی پیچیده و مسخ شده از روابط انسانی و تضادهای روانی مواجه شوند. دوستداران آثار نویسندگانی مانند فرانتس کافکا که به روایتهای گروتسک و فلسفی علاقه دارند. کسانی که میخواهند تجربهای عمیق و ماندگار در ادبیات قرن بیستم داشته باشند و به دنبال کتابی هستند که تا مدتها ذهن و روانشان را درگیر کند. به دلیل نگاه خاص قهرمان داستان به زنان، بهتر است خانمها پیش از خواندن به این نکته توجه کنند که ممکن است از این کتاب لذت کمتری ببرند. این کتاب به دلیل پیچیدگی و عمق فلسفیاش، برای خوانندگان حرفهایتر و علاقهمند به ادبیات جدی و فلسفه توصیه میشود.
«او خود صاحب بزرگترین کتابخانه خصوصی این شهر بزرگ بود. بخش ناچیزی از این کتابخانه را همیشه همراه خود برمی داشت. او این کار را از سر احتیاط میکرد، زیرا با عشق شدیدی که به کتاب داشت، و این تنها سودایی بود که در زندگی پرکار و بر سختگیری استوارش به خود روا میداشت، مشکل میتوانست از خرید کتاب، حتی کتابهای بد خودداری کند. خوبی کار این بود که کتابفروشیها اغلب بعد از ساعت هشت باز میشدند. گاهی کارآموز جوانی که میخواست اعتماد رئیسش را به خود جلب کند زودتر از وقت آمده و در انتظار کارمند ارشد پشت درایستاده بود و کلید در کتابفروشی را با شوق از او میگرفت و میگفت: «من از ساعت هفت اینجایم. »یا «در بسته است نمیتوانم بروم سر کارم! » این علاقهمندی به کتاب بر دل کین مینشست. پایداری بسیار میخواست که فوراً به دنبال آنها به کتابفروشی وارد نشود. کتابفروشهای کم مایهتر اغلب سحرخیز بودند و از ساعت هفت ونیم پشت در باز مغازهشان سر به کار مشغول میداشتند. کین به منظور مبارزه با این وسوسهها بر کیف پرکتاب خود دست میکوفت. آن را تنگ در بغل میفشرد، به شیوه خاصی که خود یافته بود تا هر چه بیشتر از تنش با آن در تماس باشد. دندههایش از پشت لباس نازک و بدقوارهاش آن را حس میکردند. »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir